الان تو خودکشی ترین حالت ممکنم
دوره پی ام اس کوفتی و بدن درداش
عصبی ام
رفتم قمقمه بخرم دخترم کل یک ساعت رو تو خیابون سر اسکیت جوری گریه میکرد هرکس رد میشد به من نگاه میکرد چندتا فامیلا رو دیدم نفهمیدم چی حرف زدم
رفتم خونه مامانم زخم زبونای مامانم شروع شد پاشدم اومدم خونه خودم
برق رفت شارژ منم ۵ درصد بود دوساعت رو مردم و زنده شدم
الآنم از خستگی ذهنی زیاد خوابم نمیبره