سلام بچه ها من دیشب ناخودآگاه چشمم خورد به چت همسرم با دوست دختر قبلیش که مال قدیم بود اینقدر حالم بد شد بهش گفته بود بیا خونمون و قصدشون جدی بوده برای ازدواج من همسرمو خیلی دوست دارم ولی دیشب اینقدر حالم بد شد حمله عصبی بهم دست داد پدر شوهرم منو دید پرسید چیشده گفتم موضوع رو بهش ولی الان از دیشبه ذهنم درگیر اون و حرف های که گفتنه
تو غار که زندگی نمیکرده منتظر شما باشه به هیچ وجه وارد زندگی قبلی پارتنرتون نشید تازه شوهرم ارتباطی الان با دوست دخترای سابقش نداره ولی منو اکسم همکلاسی هم هستیم ولی شعور داریم وقتی به رابطه تموم شده رابطه جدیدی شروع شده دیگه بر نگردیم بهش، اتفاقاً شوهرم میگه شماره کسی از گوشیش حذف نمیکنه بفهمه طرف کیه فردا چیزی شد نگه شما کی هستی که باب صحبت باز نکنه
حالا شوهر من همزمان هم با من هم با دختر مامانم تو زمان دوستیمون بوده البته مثل اینکه یه ماه تنها با اون دختره بوده اونم قبل نامزدی و خاستگاریم و بعد از خواستگاری دختره رو ول کرده🤦♀️ بعد از ۵ سال سه ماه پیش دوباره رفتن با هم
خاک تو سرشون چندشای لاشی
سلام سلام صدتا سلام هشدار هشدار خانم های عقده ای سایت لطفا ریپلای نزنین که تو مجازی هم منم میتونم به...🤣🤣🤣🤣
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
اسی قشنگ حالتو درک می کنم منم وقتی دیدم دوست قبلی شوهرم بهش پیام داده تا ی روز حالم بد بود زنیکه هرزه بچه داشت ول کن نبود منم یکاری باهاش کردم ک دیگه فکر وخیال نیاد سراغش به شوهرمم چیزی نگفتم