سلام بچه ها من دیشب ناخودآگاه چشمم خورد به چت همسرم با دوست دختر قبلیش که مال قدیم بود اینقدر حالم بد شد بهش گفته بود بیا خونمون و قصدشون جدی بوده برای ازدواج من همسرمو خیلی دوست دارم ولی دیشب اینقدر حالم بد شد حمله عصبی بهم دست داد پدر شوهرم منو دید پرسید چیشده گفتم موضوع رو بهش ولی الان از دیشبه ذهنم درگیر اون و حرف های که گفتنه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
منم ی پسر رو دوست داشتم اونم دوسم داره ولی نمیتونیم ازدواج کنیم😂😐چندبار مطرحش کرده ولی خب خونوادم راضی نمیشن میخوام خودمم زودتر ازدواج کنم تا از فکرش دربیام اونم میخواد ازدواج کنه
یه دختر مهربون اللهم اجعلنی من التوابین و اللهم اجعلنی من المتطهرین
شما زنی حق داری ناراحت و عصبی بشی ولی همین جا دو تا اشتباه کردی یک اینکه گذشتهای که نمیشه عوض کرد رو شخم زدی و دو اینکه به پدرشوهرت گفتی. فکر کردی پدرشوهرت چیکار میکنه زنگ میزنه به شوهرت میگه پسرم زنت گوشیت رو میگرده حواست رو جمع کن!