اگر کسی چنین تجربه تلخی داشته میشه بگین چیکار کنم؟
من پدرم مریضه خیلی حالش بده میدونیم که دیگه امیدی نیست
من میدونم که مرگ حقه و همه مون میمیریم ولی خیلی استرس دارم نمیتونم تحمل کنم نه فقط فوت پدرم رو بلکه خیلی چیزهای دیگه رو هم نمیتونم تحمل کنم
احساس ناتوانی شدیدی میکنم خیلی بی عرضه هستم کاشکی میمردم
طبيعيه
هم پدرم هم مادرم پیششون بودم خییلی سخته خیییلی
فوت مادرم
تنها خواهرم
عزیزدلم حق دارم خیلی سخته . ولی بسپر ب خدا با خدا حرف بزن دعا کن ازش آرامش و قدرت بخواه و اینم یادت باشه خداوند اول صبر میده بعد درد
زیاد بغلشون کن
روال طبیعت همینه
آره ببین قبل مرگ از مردن میترسه آدم
حتما دستش رو بگیر و سعی کن پیشش باشی همیشه
وگرنه به شدت پشیمون میشی
مثل من
متاسفانه هممون یه روزی توی این موقعیت قرار میگیریم، به نظرم خیلی خیلی شرایط سختیه ولی با گذر زمان همه چی به روال سابق برمیگرده
فقط میتونم بگم خیلی سخته
انگار وارد یک شخصیت جدید میشی که قابل توصیف نیست این رنج
زمانی که چهره عزیزت رو خواب میبینی اما خواب ابدی
و چقدر زمان میبره که حس کنی نیست و قرار نیست هرگز ببینیش
