دوستان من نامزدم بعد با بدبختی خونه ساخیتم هنوز جهیزیه نخریدیم امروز صبح باهمسرم بحث شد گفت بعد ازدواج بیایم خونه مادریما نهار شام یاهم بمون خونه نون خشگ بخور من حتی خرج خوراکتم نمیتونم بدم بعد پدر شوهرم از اون ادماس با نگاهش میگ فقط گمشو برو خونتون مادر شوهرم میگ زود ازدواج کنید جداسیما همش میگ قشنگ فهمیدن خستس ازمون حالا فکر کن این خفت تحمل کنم بعد عروسیم فکر کن برم تحمل کنم بعد میگ همسرم برای ادامه زندگی باید مطیع باشی نظرتون
خونمون تو حیاطه پدرش نمیزاره اجاره بدیم بعد میدونی بهم میگ مطیع مامانم باش تا بمونیم اینجا انگار برد ...
میشه بپرسم شما چند سالتونه؟همسرت چند سالشه؟
خونه رو تو حیاط اونا ساختین ک مالک شما نیستید! سند داره خونه؟
بعد بعد ۱۲۰ سال پدر شوهرت فوت کرد همه سهم دارند از اون حیاط حتا خونه شما. ب اینا فکر کردید؟
برای شاد بودن منتظر جمعه نباش ، منتظر تابستان نباش ، منتظر کسی ک دوستت داشته باشد نباش ، شادی وقتی بدست میاد ک منتظر اتفاقی نباشی ................................... بهترین انتقام از کسی ک آزارت داده اینکه ک در نبودنش شاد باشی