یه جوری خسته بشین یه جوری کم بیارین که همه چیزو بخاین بذارید و برید منظورم زندگیه زناشوییه
الان فقط خواستم بگم کم آوردم بریدم خستم دوستان انقدر خستم انقدر افسرده ام انقد بی کسم که تموم روزا و شبا گریه کنم دلم صاف نمیشه دلمخالی نمیشه
این بماند یادگار از شبایی که شوهر بی انصافم شوهر بیشرفم که بخاطرش همه کار کردم بخاطرش اومدم حومه ی شهر زندگی کنم از خانوادم دور شدم از همه دور شدم از خوشی هام گذشتم از زندگی که میتونستم خیلی بهترشو داشتم از همه چیز و همه چیز گذشتم
که اونوقت یه بار فقط یه بار من نازی کنم ناراحتی کنم اونم سگ محلم کنه آزارم بده توروقرآن نکنید
عمرتونو پای شوهراتون حروم نکنید اینا پاش برسه هارتر از اینی که هستن و تصور میکنید میشن