تو تاپیک گفته بود مشاورم گفته طلاق بگیر...
نظر من چون شرایط تقریبی و حتی بدتر این خانوم رو داشتم...
ببین هنوزم من شرایط کاملشو نمیدونم و نباید بدونم ولی من واقعا همسرم رو دوست داشتم و گیر دادن زیادم از سره دوست داشتن و وابسته بودن بنظرم چندتا کاره ساده رو بکن اول اینکه غر نزن ما خانوما خیلی غر میزنیم و معمولا مردا طرف زنایی میرن که غر نمیزنند.یه روتین منظم برای خودت بزار مثلا شبا زود بخواب که صبح ها بتونی زود پاشی اگه همسرت صبحونه خوره واسش صبحونه بزار .بی خداحافظي ردش نکن بره من فقط صبایی که پریودم همسرم نمیزاره پاشم چون میدونه حالم بده بقیه روزا تا دم در میرم و بهش میگم بسم الله بگوو آیت الکرسی یادت نره یه صدقه بزار همین.غیر از کارای ضروری همش زنگش نمیزنم مثلا اگه بخوام خیلی بگم پیگیرم عیدی چیزی باشه زنگش میزنم میگم عيدت مبارک باشه روزیت پر رونق همین و زودم تمام.به خودت برس ماهی یه بار برو آرایشگاه اون وظیفه اشه هزینه رو بده و میده مطمئن باش.نگو میرم زیر دست آجی و و... پولم نمیخاد برو مگه هزینه آرایشگاه و اصلاح چقده.کاری کن وقتی میاد خونه کاری نداشته باشی چایی آماده باشه و بعدشم غذا بکش حتما ورزش یا پیاده روی برو لباس ها رنگی و خیلی شاد بگیر تو خونه بپوش شما که بچه نداری خیلی دستت تو انتخاب لباس بازه.قبل اینک بیاد خونه برو لباساتو عوض کن و یه عطر بزن که بوی غذا نگیری.اینم بدون اگه یه عطری رو ثابت بزنی اون عطر میشه بوی تنت و هرجا این بو رو فهمید یاد تو میفته.تو بحث های که میکنی فک نکن اگه جواب کوبنده تری دادی زرنگ تری نه گاهی سکوت کردن یعنی توبردی.مثلا من یه بار که خیلی دعوا داشت اوج میگرفت و داشت داد میزد رفتم جلو بغلش کردم اون لحظه انقده حالم خراب بود که یهوو بغضمو شکست اولش کپ کرد و فک نمیکرد من همچین کاری کنم سفتم چسبیدم اولش میگفت ولم کن ولی کم کم اونم بغلم کرد و گف گریه نکن ولش کن دیگه... خیلی رفت آمد نکن نه با خانواده خودت نه خانواده اون اگه میریدزیاد نمودید البته واسه خانواده اون هروقت خودش گفت.نزار تنها بره همیشه باهاش برو.پایه اش باش.و چیزی که زندگی منو کن فیکون. کرد و کمکم کاری کرد که بشه این مرد توسل بگیر.شاید مسخره باشه ولی من کسی بودم که زندگیم به مو رسید ولی پاره نشد به جای رسید که میگفتن طلاقش بده ولی اون گفته اون روزهام گولم میزدید و من دست ازش بر نمیدارم.به شهدا خیلی توسل کن به امام زمان.اگه کم حجابی نذر کن حجابت کامل باشه اونا زندگیتو شیرین کنند.من ۲۰ روز خونه بابام بودم حتی یه زنگم نمیزدند کجایی چرا نمیای حتی بدترم میکردن هرروز زنگ میزدم حرم امام رضا و باهاش حرف میزدم میگفتم خودت کمک کن.همون روزام شروع کردم چله شهدا بگیرم.روز ۲۰ اومد خونه امون دنبالم.میدونی روز ۲۰ تولد امام رضا بود.ببين زندگی خیلی سخت ولی باید بجنگی اگه بخوای کم بیاری که خیلی ها اینکارو کردن و تموم کردن فوقش یه مهر طلاق خورد تو شناسنامه و بعدش یا ازدواج نکردن یاهم ازدواج با مردی که یا اونم طلاق گرفته یا خیلی سنش بالاست دیگه چقد خدا دوستش داشته باشه و تو ازدواج قبلیش واقعا اون بوده باشه که زجر کشیده یه مردی بیاد تو زندگیش که خوب باشه.خلاصه به گفته بقیه زندگیتو نپاش بزار اگه خدایی نکرده سالها بعد خواستی بري وجدانت راضی باشه که تمام تلاشمو کردی و نشد نه اینکه با تقی به توقی ول کردی.یه استاد میگفت چطور خونه بابا مامانت حرف میزنه وغر میزنه بابام همینطور گاهی هممیدونی اونا اشتباه میکنند ولی بازم دوستشون داری ازدواج هم یعنی همین یعنی یه آدم با کلی ایراد رو دوست داری و دیت ازش نمیکشی