من عقدم
شغلم جوریه که باید الانم برم سرکار و مرخصی نمیتونم بگیرم
خونوادمم یه شهر دیگن
تو این هفته شوهرم اصلا بهم سر نزد هرچقد گفتم میترسم بازم نیومد پیشم همش بهم تلفن میکرد مدام در ارتباط بودیم اما نیومد پیشم یه سر کوچیک بزنه گفت بنزین کمه نمیتم
الانم که خودشو و خانوادش و خانواده برادرش تو ویلاشون اطراف شهر هستن بازم به من نگفت بیا😥همیشه انقدر حواسش به اونا پرت میشه که منو یادش میره چقد سنگدله اصلا متوجه نیست که من زنشو نیاز دارم پیشم باشه
بینمون دعوا و قهرم نبود این مدت فقط پریروز گفت بریم خونه ی داداشم من گفتم کم خوابیدم خستم باید بخوابم اونم گفت پس برو اخر هفته کلا بخواب