سلام بیاید یکم از این حال و هوا دربیایم.
اول خودم میگم
یه بار خانوادگی رفته بودیم کوه بعد من پام سر خورد و نزدیک بود بیفتم اومدم چسبیدم از لباس پسر دایی که کراشمم هس، پیرهنش یهو جر خورد🫠😂
یه بار داشتم تو خیابون راه میرفتم یه گروه پسرم داشتن رد میشدن خیابونم خللللوت اومدم یواشی از پشتشون ردشم پام رفت رو یخ پاهام تو هواااا .....
یه بارم داشتم از کلاس میومدم برف اومده بود.
بعد لب خیابون یه چند تا پسر اکیپی وایساده بودن داشتن حرف میزدن ...
من اومدم رد شم یهو خوردم زمین بعد از خجالت سریع اومدم بلند شم برم دوباره افتادم زمین😂😭
بعد اونا هم معلوم بود دارن خودشونو کنتر میکنن نخندن.
یکیشون خواست بیاد کمک کنه که دیگه من سریع بلند شدم و خودمو جمع و جور کردم و تند تند رفتم 🫠🫠
خب ما خانوادگی عید رفتیه بودیم کربلا و عموم و خانوادش اومده بودن که ما رو ببینن
خب از اونجایی که بی خبر اومده بودن من داشتم تو اتاق لباس میپوشیدم
و قبل از اینکه از اتاق برم بیرون کلی مرور کردم که اول سلام و احوال و بعد در جوابشون بگم ممنون انشالله قسمت خودتون 😁
و فکر می‌کنید وقتی رفتم بیرون چی گفتم😀🤨
گفتم زیارت شما هم قبول باشه🙂
کسی نیست؟؟؟؟
یه دفعه برف باریده زمین یخ زده بوداز سرما من امتحان داشتم و خیلی عجله داشتم خاک برسرم اومدم رد شم ی دختری بم کف ببین چن نفر خوردن زمین مواظب باش منم گفتم اوکی هنوز داشتم میگفتم اوکی خوردم زمین رفتم ب فنا عصر همون روزا کراشم مامانمو دید گف چی شده مامان منم ب قشنگ براش توضیح داد😂😂😂
ی دفعه م میخاستم ب ابجیم بگم عنتر گفتم آنتر😂😂😂انق پسر خاله هام بم خندیدن هعییییی
دوران کودکی آزمایش مدفوع زیاد میدادم
دهه شصت میگفتن نمونه را تو خونه بگیرید
منم ریدم تو قوطی کبریت گذاشتم زیر کمد زن عموم
که تو راهرو بود
پسر عمو فضول پیداش کرد و به همه نشون داد و انگشت نمای فامیل شدم😅
شوهرم داشت برای مصاحبه باهام مساعل دینی رو کار میکرد یهو برگشت گفت من میگم این امام چندمه تو سریع بدون مکث جواب بده . گفتم برو بابا این سوالا چیه 😑😐 دیگه خدا پیغمبر که سرم میشه ، زشته این سوالا رو از من بپرسی . گفت خو حالا چی میشه بپرسم؟ گفتم خب باشه بپرس . گفت باشه ولی سریع جواب بده ، یهو گفت پدر بزرگ امام رضا ؟؟؟
من سریع گفتم امام موسی صادق 😂😂😂😂🤣 یعنی همسرم مرده بود از خنده خودمم غش کرده بودم که این چی بود گفتم
ختم چهلم پدر بزرگم بود ما تازه از مشهد برگشته بودیم
بعد معمولا به ماها که نوه مرحوم بودیم کسی تسلیت نمیگفت ولی من چون تازه از زیارت برگشته بودم همه زیارت قبول میگفتن بهم
منم در جواب میگفتم مرسی ایشالا قسمت خودتون
یهو بین اونهمه جمعیت یه خانم مسنی اومد جلو به من گفت خدا رحمتشون کنه
و من دوباره گفتم ممنون ایشالا قسمت شما😫🤐
دوستم
یه بار سر کلاس حواسش نبود گوشیش وصله به کامپیوتر .
یهو فیلم رقص عربیش رو صفحه پخش شد😙
این قضیه در مورد خاله دوستمه که ت ایران خودرو کار می‌کنه
یه آقایی میاد اونجا و این خانومم مجرد بوده می‌خواسته بگه آقا ببخشید کد پستی تون رو میگین زبونش نچرخیده گفته ک س . کشتی😂😂😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
