اون روز بعد از تموم شدن تایم دوم
دکتر بهم گفت : خانم میرزایی شما تو زندگی با کی درددل میکنید مخصوصن راجب زندگی زناشیوییتون ؟
گفتم : راستش اغای دکتر من خیلی اهل درددل هستم تقریبن با همه
دکتر : و بنظرتون چرا امروز انقدر مایل بودید اینارو برای من تعریف کنید؟
گفتم : اخه اقای دکتر صحبت با بقیه نتیجه برای من نداشته هیچوقت نفهمیدم واقعن من مقصرم یا اون ؟ میخوام شما بهم بگید
دکتر : خانم میرزایی مایلید دوباره جلسات ادامه بدید ؟
گفتم : بله
گفت : پس لطفن تا جلسه بعدی بشیند فکر کنید که چه چیزایی دیگه ای هست که دوس دارید من بدونم ، لازم میدونید که بدونم
اونارو یادداشت کنید تا جلسه بعدی حضور ذهن داشته باشید
این نوشتن هم شمارو اروم میکنه هم باعث میشه جلسه دیگه استرس نداشته باشه که ممکنه چیزی رو فراموش کنید
اون روز خیلی احساس سبکی میکردم و تمام مسیر تا خونه پیاده روی کردم
با اینکه دکتر چیزی نگفته بود اما ته دلم نوری از امید روشن شده بود
دو روز بعد مجدد رفتم پیش دکتر
و این بارم تمام مدت بازم صحبت کردم و صحبت کردم تعریف کردم این بار ارومتر شده بود
اخر جلسه یک نفس راحت کشیدم و گفتم : دیگه تموم شد فکر میکنم همه چیزو گفتم اقای دکتر البته میدونم وقتم داره تموم میشه
دکتر : الان احساس خوبی دارید؟
- بله احساس راحتی دارم احساس سبکی
+ خانم میرزایی شما از جلسه اول که وارد شدید من متوجه شدم احتیاج به یک گوش شنوا دارید با اینکه شما با خیلیا صحبت کردید اما همیشه از قضاوت ها ترسیدید و برای همین هیچوقت اون درد دل ها شماره اروم نکرده
صحبت کردید اما نتونستید کامل بیان کنید در پرده حرف زدید و نشده احساسات و نیاز واقعیتون رو بیان کنید
من سکوت کردم تا شما اول تخلیه هیجان داشته باشید و وقتی ذهنتون از اون اشفتگی بیرون اومد تک تک با هم برسی کنیم و مرور کنیم
از جلسه بعدی ما شروع میکنیم پیدا کردن مشکلات و مرحله بعدش حل این مشکلات
اما الان یک سوال دارم چی شمارو اروم میکنه؟ چی الان میتونه حال روحی شمارو خوب کنه؟ فقط به خودتون فکر کنید فکر کنید هیچ محدودیتی ندارید بیخیال قید و بند ها بشید
فکر کردم گفتم : بچه دار شدن
+ الان چی ارومتون میکنه؟
-درست شدن زندگیم
+ خانم میرزایی به بقیه فکر نکنید فقط به خودت فکر کنید الان چی حال دلت رو خوب میکنه؟
- الان ....خوب...دوس دارم خلا پر بشه ..نمیدونم تنهام..همه کس دارم اما انگار بی کسم...دوس دارم یک چیزی باشه بهش دلخوش کنم نمیدونم اون چیه
+ رابطه تون با دین و مذهب چطوره؟
- راستش خیلی وقته سراغ اونم نرفتم از خدا ناامیدم
+ بنظرتون الان مثلن رفتن به یه امامزاده یا مسجد ارومتون میکنه؟ چون بین حرفاتون گفتید که چند بار موقع ناراحتی مراسم های مذهبی رفتید و خوب شدید
+ بله ولی بنظرتون اینا تو زندگیم تاثیر داره؟
- ما الان دنبال چیزی نیستیم که تو زندگی شما تاثیر بزاره دنبال درمان درد هاتون نیستیم داریم با هم میگردیم ببینیم چی یه قچل معروف حال دلتون رو خوب میکنه..الان فقط دنبال اینیم حال دل شما خوب بشه اروم بشه
+ بله متوجه شدم..فکر میکنم الان مسجد بهم دلگرمی بده
- بسیار خوب پس حتمن برید اما یه مسجد که تا حالا نرفتید و شمارو نمیشناسن ترجیحن فعلن از محیط هایی که ادم اشنا داره و ممکنه دوباره بحث زندگی شما و مشکلات شما پیش بیاد دوری کنید با توجه به اینکه گفتید تقریبن همه در جریان زندگی و مشکلات شما هستند
+ بله اینطوره
- پس برید به یه مسجد و خودتون رو اروم کنید و اما با کسی دردودل نکنید اگرم با کسی اشنا شدید که چقدر خوب اما حرف راجب زندگی و مشکلات مطلقن ممنوع
فردای اون روی طبق توصیه دکتر رفتم به مسجدی که تا حالا نرفته بودم از همون ورودی دلم روشن شد
رفتم تو نماز خوندم و دعا کردم و با خدا راز و نیاز کردم
ازش هیچی نخواستم !! فقط باهاش حرف زدم