درود بچه ها، خیلی سریع توضیح بدم از رفتارام که
خیلی وقتها بهخودم میام و میبینم یک ساعت و شاید
بیشتره که دارم با خودم حرف میزنم!
حرف زدنم اینجوریه که مثلا دارم خاطره کوه رفتنم رو برای یکی تعریف میکنم با کلی ذوق و جزئیات ، اما کسی نیست!...
یا گهگاهی حس میکنم مهمون داریم سلام علیک میکنم!!
ولی خودم تو خونم فقط .
بخدا راست میگم ، دارم نگران میشم..
چی باعثه این رفتارهاست؟!
یا وقتایی که دارم درس میخونم انگار یکی پیشمه و براش توضیح میدم ، این یکم خوبه باعث تثبیت بیشتره مطالب میشه ، اما دیگه الان از حد گذشته و افراطی شده و داره عذابم میده...
یا به ادمایی که وجود ندارن کتاب معرفی میکنم!
درمورد کتابها براشون توضیح میدم ..
خیلی داره زیاد میشه و وقتمو دارم سر ادم و ادم هایی که وجود ندارن هدر میدم.
رسما زمانمو دارم میریزم دور...
علت و راه حل چیه؟
کسی هست اینجوری باشه؟