سلام، خانوما من الان ۱۳ ساله متاهلم، شوهرم از همون اول سرو گوشش میجنبید، من اوایل فک میکردم من بد دلم اما الانم ک برام مهم نیستو گیر نمیدم بهش میبینم ک دختر بازی میکنه چت میکنه،هیزه
از طرفی اصلا برای بچم ک یدونس و ۶ سالشه وقت نمیزاره محبت نمیکنه بهش بازور بیرون میبرتش، مگر اینکه من بهش بتوپم ک با پسرم خوب باشه و محبت کنه، خانوادشم از خودش بدترن بچه های جاریمو دوسدارن، چون پسر من مث اونا سرزبون نداره زیاد عزیز نیست، خیلی دلم میسوزه برای بچم، حالا خودم ب درک ک فنا شدم تو این زندگی، خانوادمم ادمای بیخیالو اعصاب خورد کن ک ذره ای از من حمایت نمیکنن، یبار خاستم طلاق بگیرم مامانم حتی ی شب منو نبرد خونش میگف همسایه ها چی میگن😭
دخترا شما اگر خدایی نکرده جای من بودید واقعا برای بچه دوم اقدام میکردید؟؟؟ از طرفی میبینم پسرم تنهاست از طرفی وضع زندگیم دودلم میکنه،از نظر مالی هم متوسطیم