من خونه خودمون بودم
چند بار به عموم قبلا گفته بوديم اين موضوعا
نميخواستيم مامانم و داداشم بفهمن
حتي رفتيم سر گوشي بابام با كلي دردسر شماره مشكوكارو برداشتيم و انقد ز زديم تا يه دختر برداشت
خواهر كوچيكم يه بار كه بابام خيلي دستش ب گوشي بود پيام داده و دختره رو شسته
اونم رفته بود به بابام گفته بود
بابامم اومده بود با خواهرم دعوا كه اين مشتريه