😂😂😂😂
من ی بار خواستم بگم نخودی میخوام( شیرینی) گفتم از اون تخمیا میخوام😭😂
با اجازه استاتر
با نصب میلی (برنامه خرید فروش طلا آب شده)
با کمترین کارمزد خرید و فروش کنید
و هنگام ثبت نام کد دعوت بزن 10 سوت طلا هم جایزه ببر😍😍
برنامه رو از بازار دانلود کن
کد دعوت برنامه میلی
milli-ftei8
😂😂😂😂😂
یه بار سوار تاکسی شدم درو محکم بستم راننده گفت خانم یواش‌تر اما من فکر کردم میگه بسته نشده درو باز کردم محکم‌تر درو کوبوندم...راننده هل کرد گفت خانوم بخدا بسته شد نکوب درو اینقدر😂😂
یه بار دیگه‌ام رفته بودم دندونپزشکی دندونمو بکشم دندون اضافه بود خیلی درد داشت واقعا وحشتناک بود پروسه کشیدنش جوری که دهنم پر از خون شده بود دکتر گفت تف کن منم وسط اون حال که داشتم سکته میکردم از ترس بلند شدم که تف کنم اما نمیدونستم کجا باید خالی کنم آخه دوتا چیز شبیه سینک بود دو دوتا چهارتا کردم یکیشو انتخاب کردم هر چی تف و خون بود رو توش خالی کردم دکتر گفت نههه اینجا نههه😢😂😂
یه بار یه آقایی داشت راهنماییم میکرد که کاری رو انجام بدم. و گفت اونجا از من اسمی نبرید. آخرش که میخواست خودشو معرفی کنه گیر داده بودم فامیلیتونو بهم نگید میگفت چرا؟ گفتم که اونجا اسم شما رو نیارم😑 بنده خدا هنگ کرده بود. میگفت خانوم خب من خودمو به شما معرفی می کنم ولی شما اونجا اسم منو نگو. من گیر داده بودم، نه نه تو رو خدا نگید😑 خدا شاهده هروقت بهش فکر میکنم میخوام برم تو زمین.
منم خیلیی سوتی میدم ولی حافظه ام مثل ماهیه
یادم نمیاد😐😂
یه بارم رفته بودم برای گوشیم قاب بگیرم. گوشی رو دادم به پسره همینطور که داشت قاب مینداختم روش، کیفمو گشتم دیدم کارتم همرام نیست گفتم ببخشید آقا من کارتمو نیاوردم که کارت بکشم. شماره کارتتونو بدید برم دم عابر بانک واریز کنم. گفت با چی واریز کنید ؟! گفتم ای وای حواسم نیست ها کارتمو نیاوردم. ولی با گوشی پرداخت میکنم. باز کیفمو گشتم گفتم آقا ببخشید گوشیمم نیاوردم. میرم یه روز دیگه میام. دیدم از خنده نمیتونه حرف بزنه فقط گوشی منو گرفت بالا😑
برا سردرد بچم رفتم دکتر ،دکتره چراغ قوه برداشت تو چشم بچم و ببینه این هعی سرش و تکون میداد دکتره گفت خانم بگیرش من فکر کردم چراغ قوه رو میگیره چسبیده بودم به چراغ قوه ،حالا دکتره بدبخت با یه دست سر بچه رو نگه داشته بود با اون دست چراغ قوه منه گاوم چسبیده بودم چراغ قوه رو میکشیدم، اومدم بیرون فهمیدم چی شده تا سه روز سردرد داشتم از ناراحتی😔
من باردار بودم شوهرم شیفت شب بو د مادر شوهرم بنده خدا میومد کنارم تنها نباشم یبار پسرش اومد ببرتش خونه خودشون مادرشوهرنم گفت فلانی تنهاس میخوام پیشش بمونم منم ب برادر شوهرم گفتم شرمنده من مادرتونو اسیر کردم🤣🤣🤣🤣
واااای
پسرمو ختنه کرده بودیم ۶ ماهش بود من فک کردم عفونت کردع جای زخمش زنگ زدم به مامانم ییاد خونه من نگا کنه ببینه عفونته یا نه
نیم ساعت بعد مامان و بابام اومدن و داشتن پسرمو معاینه میکردن ببینن عفونتی شده یانه🤔
یهوو بابام گفت دکتر خراب پچتو ختنه کرده سرش انگاری کجه😁
گفتم نه طبیعیه از باباشم اونجوریه🫣🫣🫣🚫
هر جفتمون خجالت کشیدیم
خاک بر سرم جمله من بدتر بود
اره سوتی رو شاخمه
خصوصا موقع سلام و خداحافظی
مثلا تو خودم میگم دیگه متاهلم دیگه خانومی شدم برا خودم میخوام کلاس بزارم و خانومانه صحبت کنم اما گند میزنم
یه نمونش اینکه وقتی تو یه جمعی هستیم یه نفر میخواد خدافظی کنه بره وقتی به بغلی میخواد دست بده من دستمو ناخوداگاه میارم جلو اون بدبختم هول میکنه یهو دستمو میگیره واقعا ابرو خودمو میبرم
یا تو مهمونی خیلی پیش اومده بجای خدافظی گفتم سلام و همه رو هنگوندم🥴
