2777
2789
عنوان

من سلطاان سوتی ام یه سوتی بدییی تو سوپر مارکت دادم بیاید براتون بگم

| مشاهده متن کامل بحث + 235137 بازدید | 1259 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من یه بار رفتم از سبزی فروش سبزی بگیرم فکرم جای دیگه درگیر بود میخواستم بپرسم سبزی خوردن کیلو چندگفتم آقا سرماخوردگی کیلو چند بعد یهو به خودم اومدم که چی گفتم فروشنده از خنده غش کرده بودخودمم خندم گرفت  یه بار هم رفته بودم خرید موقع برگشت اشتباه رفته بودم خونه قبلیمون هرچی کلید میچرخوندم دربازبشه نمیشد۲۰دقیقه درگیربازشدن بودم اعصابم خورد شده بود فکرکردم قفل درو عوض کردن یه قدم دور شدم به ساختمان نگاه کردم دیدم اشتباهی رفتم خونه قبلی تازه فهمیدم کجام فقط اطرافمو نگاه کردم کسی ندیده باشه بعدش روبه برگشت تاخونه کلی خندیدم 

وای یعنی مردم ازخنده.خدا رحمتش کنه .یاد علی صادقی داخل متهم گریخت افتادم

فکر کردم گفتین علی صادقی مرد ۱۰دقیقه در حال سرچ هستم حالا برگشتم با دقت بیشتری خوندم متوجه شدم 

خدایا به امید تو

برای اولین بار پریشب با صورت رفتم تو شیشه مغازه دار...لعنتی شیشه ش تمیزه تمیز بود هیچی ام نچسبونده بود بهش و درو بستع بود..اونم میون همه مغازه ها که درشون باز بود تواون گرما..هنوز بالای پیشونیم درد میکنه بدجور خوردم تو در...و بدتر از اون اینکه نه چاره داشتم برم تو نه برگردم..اه

زن داییم پدرش چند سال پیش فوت شده بود من توی ذهنم قاطی کرده بودم فکر میکردم مادرش فوت کرده . یه بار می خواستم بگم بچه شون چقدر شبیه مادربزرگشه گفتم فلانی دور از جونش چقدر شبیه مادرتونه! گفت چرا دور از جونش؟😑 من فکر کردم کلمه ی دور از جون رو اشتباه به کار بردم ، گفتم منظورم اینه که چقدر بلانسبت شبیه مادرتونه🥴

 بدتر شد زن داییم هنگ کرده بود اینجوری نگاه می‌کرد 😳 یهو مامانم فهمید منظورم چیه اومد جمع کرد قضیه رو بهم گفت قاطی کردی انگار بابای زندایی چند سال پیش فوت شدن مادرش زنده هستن 🤦‍♀️😂

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792