2777
2789
عنوان

من سلطاان سوتی ام یه سوتی بدییی تو سوپر مارکت دادم بیاید براتون بگم

| مشاهده متن کامل بحث + 235141 بازدید | 1259 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

با اجازه استاتر

با نصب میلی (برنامه خرید فروش طلا آب شده)


با کمترین کارمزد خرید و فروش کنید


و هنگام ثبت نام کد دعوت بزن 10 سوت طلا هم جایزه ببر😍😍


برنامه رو از بازار دانلود کن


کد دعوت برنامه میلی

milli-ftei8

آقا چن وقت پیش رفتیم عروسی...موقع خدا حافظی هول شدم به مادر عروس گفتم قبول باشه..باز بعدشم گفتم مبار ...

واییی مردممممم🤣🤣🤣🤣

اگه امضامو میبینید برا سلامتی و طول عمر زیاد برای مامان بابام یدونه صلوات بفرستید،دعا کنین سایشون همیشه بالا سرم باشه🌸✨
وای من یبار برادر شوهرم فرستادم تو انباری یه کارایی انجام بده خودمم کار داشتم بعد زنگ زدن بهم حواسم ...

وایی خدا بدبختتتت مردم از خندهه🤣🤣🤣🤣🤣فک کنم از صد کیلومتری خونتون رد نشه

اگه امضامو میبینید برا سلامتی و طول عمر زیاد برای مامان بابام یدونه صلوات بفرستید،دعا کنین سایشون همیشه بالا سرم باشه🌸✨
نه بابا پرو تر از این هاست همش خونه ماست ولی دیگه سمت انباریم نمیره😂

الهی بمیرم🤣🤣🤣🤣

اگه امضامو میبینید برا سلامتی و طول عمر زیاد برای مامان بابام یدونه صلوات بفرستید،دعا کنین سایشون همیشه بالا سرم باشه🌸✨

چند سال پیشاکه فضای مجازی نود و فقط با پیامک با هم ارتباط داشتیم ،یه بار آخر شب اومدم واسه زن داداشم یه جوک مثبت ۱۸فرستادم خیلی با هم رفیق بودیم.

بعد اول اسم زن داداشم مهد... بود سرچ کردم و فرستادم بعد فرا صب دیدم دایی بزرگم که خیلی باهاش متشخصانه برخورد میکنم برای خخخخخخ فرستاده

وای خاک بر سرم برای داییم که اول اسم ایشونم مه  بود فرستاده بودم.

اینقدر کم آوردم و خجالت کشیدم آب شدم.. بعد بهش زنگ زدم گفتم ببخشید دایی واسه فلانی میخواستم بفرستم اشتباه ارسال شده...گفت اتفاقا من خوندمش زن داییتم خوند کلی خندیدیم....

من که از خجالت محو شدم 

یه بار سر مزار یکی از بستگان نزدیک داشتم قران میخوندم و اشک میریختم و تو حال عرفانی بودم...

بعد دوست همسرم یه پسر جوان و ساده است اونجا بخاطر ما آمده بود و کنار مزار ایستاده بود هر که میومد عین صاحب عزاها کلی حال و احوال میکرد و تشکر میکرد.

بعد یکی از فامیلا اومد ایشونم میخواست تشکر کنه که آمده سرمزار و برای مرحوم فاتحه خوانده گفت دستتون درد نکنه اومدید سر مزارمون ان شالله بیایم سر مزارتون....

وای من وسط قران خوندن از خنده غش کردم اصلا گریه هام یادم رفت سرمو انداختم پایین چادرم را کشیدم روصورتم تا کسی نفهمه دارم میخندم....

جالبه هر پنجشنبه هم میاد بنده خدا و هنوزم از ملت تشکر میکنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792