سلام. عزیزان میخوام خاطره زایمان دومین بچم یعنی پسرم محمد علی رو تعریف کنم. تو روز 10 آبان 96 ساعت 12 ظهر بستری شدم. بهم گفته بودن فرداش ساعت 11 عملم میکنن ولی صب ساعت 6 دیدم صدام میکنن تخت شماره26 پاشو لباس عملت رو بپوش اماده شو وای از استرس پاهام میلرزید چون هنوز مامانم و شوهرم و دخترم نرسیده بودن. داشتم اروم اروم لباس هارو میپوشیدم که دیدم مامانم هراسون اومد بالا، نگو پایین تو مانیتور اسم من رو دیدن که نوشته اماده عمل فک کردن رفتم اتاق عمل.