2777
2789
اززبان رحیم چطور میگه

اول شخص داستانش، مثل همون بامداد خمار

اینجوری که رحیم وقتی پیر شده واسه سیروس (اگه اشتباه نکنم اسمشو و اینکه نسبتشو با رحیم، که فک کنم نوه ش بود) داره قصه عشقش رو تعریف می کنه

تهش فهمیدیم برادرزاده محبوبه می خواد با نوه رحیم ازدواج کنه و همه از این ماجرا بی خبرن😂

خراسان شمالی🤍

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792