بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خونه ی ما دورِ دوره ، پشت کوههای صبوره پشت دَشتای طلایی پشت صحراهای خالی خونه ی ماست اونورِ آب اونورِ موجهای بی تاب پشت جنگلای سروه توی رویاست،توی یه خواب،پشت اقیانوسِ آبی پشت باغای گلابی اونور باغای انگور پشت کندوهای زنبور خونه ما پشت ابرهاست اونور دلتنگیِ ماست تهِ جاده های خیسه پشت بارون پشت دریاست💖💖💖💖💖💖💖بودنت هنوز مثل بارونه تازه و خنک و ناز و آرومه حتی الان از پشت این دیوار که ساختن تا دوستت نداشته باشم اَتل و متل بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه باغ من سرده همه ی گلاش پژمرده دونه دونه بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه دلم تنگه پرتقالمن گلپر سبزه قلب زار من منو ببخش از برای تو هرچی که بخوای میارم اَتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه عطر و بوش همین غم و شادیه کوچیک و بزرگمونه.💖
اگر ک فقط گفته دارم بعضی کالسکه ها برای جابه جایی وسایلی ک میخریم استفاده میشه عزیزم
ی روز توی کامنتای نی نی سایت با اون دوست خیلی صمیمیت ک جونتون برای هم میرفت و خیلی وقته ازش بی خبری حرف میزنی بدون اینکه بفهمی...یا باخواهرت یا حتی مامانت ولی فک میکنی غریبه ست و قلبش و میشکنی و اون میره و ی روز کامل با غصه ب حرفای تو دلش میگیره... توی چتا باهم مهربون باشیم
در آرزوی آن روز هستم که روباه با بز کوهی دوست شود و برای هم جوک تعریف کنند. و سنجاب روی شاخه درخت، حواسش پرت جوک گفتن روباه و بز کوهی شود و بلوطش به زمین بیافتد. و خرچنگ بلند بگوید، ها هاها اینها رو نگاه کنید. و همه حیوانات جنگل و ماهیان دریا به جوک گفتن روباه و بز کوهی و افتادن بلوط سنجاب بخندند. و کبوتر در حال پرواز از شدت خنده ، مدفوعش به پایین بریزد و روی سر شیر بیافتد و شیر هم با تفنگ کبوتر را بزند و حیوانات دیگر از ترس، فرار کنند.
در آرزوی آن روز هستم که روباه با بز کوهی دوست شود و برای هم جوک تعریف کنند. و سنجاب روی شاخه درخت، حواسش پرت جوک گفتن روباه و بز کوهی شود و بلوطش به زمین بیافتد. و خرچنگ بلند بگوید، ها هاها اینها رو نگاه کنید. و همه حیوانات جنگل و ماهیان دریا به جوک گفتن روباه و بز کوهی و افتادن بلوط سنجاب بخندند. و کبوتر در حال پرواز از شدت خنده ، مدفوعش به پایین بریزد و روی سر شیر بیافتد و شیر هم با تفنگ کبوتر را بزند و حیوانات دیگر از ترس، فرار کنند.