بعضی ها مریضن عجیبن
پدر شوهر من بیماری گرفته بود یک سال زمین گیر شد یه طوری خانوادگی برخورد میکردن که اینو به سختی جابجا میکنن تا حمام مثلا همش تو تخته
یه شب که خونشون بودیم پرده رو زدم کنار بیرون رو ببینم دیدم یه ویلچر تو بالکن گذاشتن اون گوشه تمام مدت اینها داشتن دروغ میگفتن آخه ویلچر چیز بدی هست که پنهان کنی همش مظلوم نمایی کنی
البته که من اصلا بروی خودم نیاوردم