شدم یه مرده متحرک دقیقا از یکماه قبل کنکور انگار منو طلسم کردن تا الان آدمی که هرروز به عشق قبولی هروز تلاششو بیشتر میکرد از یکماه قبل کنکور رید خودش به همه چیز
دقیقا همون حالی که سر آخرین آزمون قلمچی جمعه قبل کنکور برام رقم خورد سر جلسه هم رقم خورد
امروز بااینکه دینی خونده بودم ولی چون موکولش کرده بودم به فرجه سه چهار رروز قبل امتحان و منم کند خوان به مرور نرسیدم همه پاسخ بلند تشریحی هارو سفید دادم💔
ترمیم دومم نمیدونم دیگه نرم چی میشه
بااینکه ادبیات چنتا از دروس خوندم کل ارائه همه چیز ولی تا میرم سمت کتاب فقط کتاب رو از گریه خیس میکنم 😭خانوادم کلی روم حساب کردن کلی خرج کردم ولی الان توپوق بدی زدم
حتی امروز رفتم کتابخانه توو کتابخانه ام داشت گریه ام میگرفت از جمع هم متنفر شدم از بی عرضگی خودم متنفر شدم
از اینکه میدونستم ریاضی فیزیک ام بده ولی باز تو تجربی موندم و دوسال از بهترین روزآمو هدر دادم
من بر خلاف همه بچه های تجربی که عشق پزشکی داشتن من آرزوی معلمی داشتم ولی از روزیکه کنکورش خراب کردم انگار به کل دیگه شدم مرده محترک