سلام پسرم ۱۰ سالشه. اصلا شب دوست نداره بخوابه.من از سالی که مدرسه میره خیلی حرص خوردم.چون از ساعت ۱۰ شب میگم پسرم وقت خوابه. برق ها خاموش.میره تو تخت. ولی هی پامیشه راهمیره.برقها رو روشن میکنه.تلویزیون روشن میکنه.میره آشپزخونه میگه گشنمه. حالا تازه دو ساعت نیست شامکامل خورده.میره یک چیزی میخوره. باز میاد به بهانه مسواک.دستشویی. خلاصه هی میره و میاد بزور ساعت ۴ صبح میخوابه. هی میگه خوابم نمیاد. از مدرسه میاد هم فورا میخوابه هر کار میکنم نخوابه گوش نمیده. چون خوب شب ۳ ساعت خوابیده دیگه. یعنی شده روش آب ریختم بیدار نشده. و مجدد شب نمیخوابه. دیگه از دستش دارم دق کنم.بچه مگه اینجور باید باشه. من خونه دوستام رفتم دیگه.دیدم مادره فقط با ابرو اشاره کرد وقت خوابه.اصلا به مهمون ها کاری ندارن مستقیم میرن تو اتاق و میخوابن. ولی پسر من.مدام میگه نه. دلم نمیخواد. خوابم نمیاد.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
پسر کلاس پنجمه و شب دوست نداره بخوابه و چون بیدارکردن و مدرسه فرستادنش با باباشه ده و نیم که میشه شوهرم گیر میده بهش تا بره تو تخت ولی دیگه بره تو تخت بیرون نمیاد میخوابه شمام بگو باباش بهش سخت بگیره تا بخوابه
صبح زود بیدارش کن بعد نهار یساعت بخوابه باز بیدارش کن تا شب
بآور کن ظهر میخوابه خودت و بکش.بیدار نمیشه که نمیشه. بخاطر همین خواب ظهرش هم کلی حرص میخورم.قلبم درد میکنه دیگه. والله پدر و مادر ما چقدر خوشبحالشون بود.میگن هر چی کنی به سر خودت میاد.ولی ما اصلا پدر و مادرمون و اذیتم نکردیم. نمیدونم چرا این بچه اینجوره
منم یکساعت باید میش بچه هام بمونم قصه و دلگرمی و حرف و....و در اخر با تهدید تا بخوابن
دخترم که ۱۰سالشه مسترسه تنها بخوابه یه ۴ساله هم دارم باز تا چشماشو باز کرد دید من نیستم جیقش میره هوا
یه دل میگه برم برم یه دل میگه نرم نرم طاقت نداره دلم دلم بی تو چه کنم پیش ای عشق زیبا زیبا خیلی کوچیکه دنیا دنیا با یاد تو ام هرجا هرجا ترکت نکنم سلطان قلبم توهستی توهستی دروازه های دلم را شکستی شکستی پیمان یاری به قلبم تو بستی تو بستی با من پیوستی