هیچی به زور نشست رو نمیکت هی به درختا نگاه کرد سر حرفو باز کردم از خودم گفتم اونم گفت حقوقم 10تومنه شغلش دولتی بود گفت پول پیش ندارم سرمایم ندازم برای خرید خونه منم کل اون 10دقیقه رو اصلا به روش نخندیدم دیگه دیدم هیچی نمیگه گفتم حرف ما تموم شد اونم قیافه گرفت و رفت سمت ماشین
فکر کنم عتیقه خیلی خوشش نیومد نه ؟در ضمن مامانش میگفت شما کاش با چادر بودی پسرم حساسه گفتم بهتون گفته بودیم مانتویی هستم ولی پسره گفت مشکلی ندارم