به دل نگیر
چون مادری باید قوی تر از کوه باشی برای بچه ت
اگر هزاران هزار بار بشکنی بازم فراموش کن
من بچه م که دنیا اومد ۸ ماهه بودم همراه مادرم که مشکوک به بیماری بدی بود
صبح تا شب بیمارستان این دکتر اون دکتر ابمیوه کیکی چیزی میخوردم تو این اوضاع پدرمم مشکل قلبی پیدا کرد
خداسرشاهده همراه جفتشون با شکم ۸ ماهه
یاد اون روزا میفتم جیگرم برای این طفل معصوم میسوزه
از فعالیت زیاد ۳۶ هفته یهویی زایمان کردم
ی بچه نارس کوچیک کم جون
کسی نبود مسخره ش نکنه بهش میگفتن موش مارمولک ولی تو دهن همشون زدم و با همشون قطع رابطه کردم
الان هم مادرم خوبه هم پدرم هم بچه م سالم ناز و شیطون