چی کار کنم پای نحسشو از زندگیم بکشه بیرون....یا دست از حسادت کردن برداره...از طرز نگاهش...لفظ صحبت کردنش میفهمم داره میمیره از حسادت به من...حالا زندگی من همچین آش دهن سوزی هم نیست...خودش از من خوشبخت تره کلی طلا...شوعری که مثل پروانه دورشه...باز هم منو میبینه انگار دارن خفش میکنن از حرص...با فضولی کردن ته و توی همه ی کار های ما رو از زیر زبون شوهره سادم میکشن بیرون...خودشون نم پس نمیدن...تو ارزونی رفته کلی طلا خریده...منه بدبخت تو گرونی قبل از عید گرفتم با کلی ضرر...باز هم داشت میترکید بدبخت
چی میگه
اونو ولش کن
تو باید رو شوهرت کار کنی که هیچی از زیر زبونش در نره
رو نده بهش کم کم پاشم بریده میشه
دست رو دلم نزار😑
نادیده گرفتن و سگ محلی
آموزش به همسر که لطفااااا بذار پلن ها و حرفای تو خونه بین خودمون باشه و هیچکس نفهمه
نمیدونی که...لازم نیست چیزی بگن که یه نگاه کردن به برادرش کافیه واسش....یه بهشت زهرا رفتن چیه...همچین زنگ میزنه کجایید...شوهرمم میگه قبرستون رفتیم....عههههههه خوش بگذره به سلامتی....یا چشم نداره یه شام بیرون رفتنمونو ببینه....با اصراررررر که نه نرید بیرون غذای خونگی بخورید ...بینیمو میخوام عمل کنم همچین جلوی شوهرم چشم و ابرو که عههههههههههه مبارکه مشکلی نداری که....چی شد داداششم از عملی مملی ها بدش می اومد که...چه طور راضی شده....کلا منو میبینه درد زایمانشه انگار
رو ندادم یکسال...داشت زندگیمو میپاچوند....رفتم یواشکی گوشی شوهرمو چک کردم....براش نوشته بود اگر اوووووون نیست...یعنی من...پاشو بیا اینجا داداش جان....یا قهر بودیم با شوهرم از خونه رفت بیرون....بهش یاد میداد که تو چرا از خونه ی خودت بری اونو بنداز بیرون....یا یاد میداد خونه نیاد پاشه بره خونه ی ننش یا خونه ی خودش و پیش من نباشه چون من اعصابشو خورد میکنم و اون حریف من نمیشه....که یه مشت چرت و پرته من اصلا جلوی شوهرم لاااالم
حالیش نیست....به خدا هیچی از زندگیم نفهمیدم...روانیم کردن...همین الان از حرص کل تنم داره میلرزع از دستشون😓😓😓در به در دنبال بدبخت کرده من...خوب که آشوب انداختن تو زندگیم...به شوهرم میگن پاشو برو سره زندگیت...یک روز دو روز نگهش میداره ننش خسته که میشه از دستش یا میخواد بره به گشت و گذارش برسه و پسرع مزاحمه میگه برو سره زندگیت...بعد که بهش میگم اونها دنبال طلاق ما هستن حرفمو باور نمیکنه که
اگه رو شوهرت کار کنی و طرف تو رو بگیره کارت خیلی راحت تره
بهش بگو آبجی ما یه روحیم تو دو تا بدن از همه چی شوهرم خبر دارم
پیاماش قبل اینکه خودش بخونه من می‌خونم
منظورت چیه از این پیام‌ها؟؟؟ لطفا پاتو از زندگیمون بکش بیرون
مشاوره احتیاج داشته باشیم می‌ریم پیش مشاور
تو لطفا سرت تو زندگی خودت باشه
عزیزم تنت نلرزه
من خودم انقدر استرس کشیدم تو اوایل زندگیم
کیست تخمدان گرفتم برا اولین بار
عفونت ادراری گرفتم که فهمیدم استرس سیستم ایمنی بدن رو سرکوب میکنه
فهمیدم همش از استرسه
استرس نداشته باش به خاطر اون جونورها
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
44 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
