من بعنوان برادر کوچیکتون به مشاورتون نیاز دارم

خواهرانه بگم این احوال پرسی مادرشو کلا در نظر نگیر خودت یه جوری با دختره حرف بزن اگه اکی بود برو خواستگاری چون اگه اون بخوادت راحت‌تر میشه کارت مادرشم مخالفت کنه احتمالا دخترش بتونه راضیش کنه غرور ای چیزا کامل کنار بزار برو با دختره حرف بزن که اگه نخواستت بازم نری خونشون مادرش حرف بارتون کنه

فقط اینو بگم که توی دوران استخدام نباید بین دوست و آشنا کاری که قطعی نشده و پخش میکردین 

تا کاری قطعی نشده هیچی نگید 

تنگ نظری و حرف مردم میتونه سرنوشت آدم و تغییر بده 

ان شاالله که کارتون درست شه به زودی و ازدواج کنید 

فقط تا قطعی نشد دیگه خاستگاری نکنید 

من جای شما بودم دور این ازدواج و خط میکشیدم 

وقتی یک ادم انقدر منفعت طلب و با توجه به شرایط و منافعش مثل افتاب پرست تغییر میکنه هم کاسه شدن با این ادم ها ظلم کردن به خودتونه

از همه مهم تر وقتی یکی ادم و تا این حد له میکنند که سال ها شما نتونستی حرفهاشو فراموش کنی و یه دل چرکی بودنی ته دلتون گذاشته شما هیچوقت حتی اگر فراموش هم کنید چه برخوردی باهاتون شده صد درصد نمی تونی ببخشیدشون تازه بعد ازدواج کوچیک ترین حرفها پر رنگ میشه کوچیک ترین حس تنفر یهو تبدیل میشه به بیزاری 

اون وقت اون دختر شما میزارید بین دو لبه پرتگاه بین شما و مادرش می مونه 

متاسفانه زندگی تون زندگی نمیشه

چن سال صبر کن کار کن پول دربیار‌و چنتا آدم بیشتر ببین اولا با روی باز و سر بالا میری خواستگاری دوما شاید یکی بهتر پیدا کردی که تورو بخاطر خودت بخواد نه موقعیت اجتماعیت

سنت برای ازدواج زوده ، فعلا کار کن و بارت رو ببند بعدش با دختر دیگه ای ازدواج کن ، حرمتت برای اون خانواده شکسته ، ولشون کن

به نظرم حرفا رو نشنیده بگیر، دلت پیشش گیره، اگه به این فکر کنی که آره غرورم شکسته و ... بعد سالها حسرتش رو دلت میمونه که کاش پافشاری میکردم. 

اینم در نظر بگیر حرفای دختر خاله ت درسته تند بوده و حق نداشته توهین کنه ولی خب با این وضعیت اقتصادی باید حق بدی که والدین به فکر یه دامادی هستن که دخترشون تو یه حداقل رفته نسبی باشه نه که همش دلشوره ی وضع مالی دخترشون رو هم داشته باشن.

پس برو حتما پیگیر استخدام شو و ایشالا که استخدام شدی پاپیش بزار و سریع خواستگاری کن. 

(از اونور هم یه واسطه به گوششون برسونه که داری استخدام میشی و کابینت هم شغل دومته و میخوای بعد استخدام بری خواستگاری)

مادره خیلی داره پز دخترش و میده در حالی که تازه میخواد کنکور بده معلوم نیست قبول شه 

تو خیالات خودش معلمی دخترش و ازدواجش با همکار معلم هم دیده 

ببخشیدا ولی دختر خالت چقدر زن کوته فکریه 

شما ان شاالله استخدام شید خیلی شرایطتون بالاتر از اونام هست 

نگران نباش ان شاالله درست میشه 

من جات بودم با مشورت مادرم میرفتم دیدن خود دختره ببینم اونم دلش با منه یا نه 

مامانشو ول کن مامانش کیلو چنده

تو میخوای با دختره زندگی کنی 

اگه دلش بود که مامانشو بیخیال برو جلو بگیرش

اگه دلش نبود و هی مِن مِن کرد که از کیلومتری شونم رد نمیشدم 

من ۷ سال برای شوهرم صبر کردم شرایطش درست شه 

موقعی که آشنا شدیم ۱۷ سالش بود 

از همون موقع هی پس انداز میکرد برای ازدواجمون 

چه روزایی بود🥲

شما با خود دختر خانم حرف زدین؟ نظرش مثبته؟به نظرم اگه واقعا شمارو بخاد میتونه خانواده ش رو راضی کنه. واینکه مادرش این حرفا رو زده به نظرم فقط خواسته یه جورایی بها بده به دخترش.که بله موقعیت بهتری میتونه داشته باشه دختر من. ولی شما فعلا دست نگه دارین تا زمانی که کارتون قطعی میشه تا اونموقع هم خودتو بشینید خوب فکر کنید و بسنجید که واقعا به صلاحتونه این ازدواح

شوهر من همیشه میگه مرد باید دست پر بره خواستگاری.

خانواده دختر حق دارن بخاطر مادیات پسر رو رد کنن.چون واقعا پوله ک آرامش و آسایش میاره تو زندگی.

یه کم داراییتو بیشتر کن ک وقتی میری خواستگاری حرفی واسه گفتن داشته باشی حالا چه این خانم چه هرکی دیگه.

بعدم ایشون هنوز دانشگاه نرفته.یه کم صبر کن بره دانشگاه بعد برو خواستگاری

این تفکرات بریز دور کار با مادرش نداشته باش بعدم تو هزارتا خاطر خواه داشته باشی با بهترین دختر هم ازدواج کنی بازم حسرت ای دختر تو دلت هست واسه این میگم با خودش حرف بزن که حتی اگه نه شنیدی فردا واست حسرت نشه بگی ای کاش با خودش حرف میزدم و هزارتا ای کاش دیگه اینو میگم چون جنس شما رو تقریبا میشناسم بعضیاتون عاشق هم بشین نمیرین با دختره حرف بزنین اگه واقعا دلت گیره برا دلت قدم بردار اگه نه شنیدی با خیال راحت میتونی بری دنبال زندگیت