خانوما قبلا راحتربودم میزاشتم پسرم با باباش تنها برن بیرون یا خونه مادرشوهرم تواین چندماه اخیر دوتا بچه تو فامیلمون فوت شده یکیو ماشین زده یکیو اشتباهی امپول زدن فوت شده ازاونموقع میترسم بره اتفاقی براش بیفته باردارم سختمه هرروز بیرون ببرمش غروبا با همسرم میبریم بیرون یاخونه خانواده ها گاهی دوستدارم تنها بمونم خونه کمی استراحت کنم ولی این ترسه نمیزاره همش استرسشو دارم میگم خودم پیشش باشم خیالم راحت باشه چیکارکنم درست شم واقعا اذیتم اینحوریم سه ماه دیگه بچه دومم بدنیا اومد میخام چیکار کنم نمیشه که بانوزاد همش همراهیشون کنم پسرم ۴سال و دوماهشه
نترس
هر روز ب نیت خانواده ات صدقه بده هزارتومن حتی
ایت الکرسی بخون
من همین صدقه دادن ب نیت سلامتی امام زمان و خانواده ام میدم
انقدر شده خدا بهم رحم کرده یادم افتاده صبح صدقه دادم
عزیزم به خاطر بارداری حساس شدی نترس همه چیز دست خدا هست تا خدا نخواد برگی از درخت نمی افته وقتی می سپاریش به باباش براش آیت الکرسی بخون
پدرش بیشتر از شما مراقبشه
بمون خونه استراحتتو بکن
خدای نکرده اتفاقی قرار باشه بیفته بودن یا نبودن شما تاثیری روش نداره
حتما هر روز باید برین جایی؟؟
خب مگه قبل اینکه این اتفاق ها بیوفته امکان نداشته بچه ت بره بیرون و چیزی بشه
و از این به بعدم همینه ، هرزمان ممکنه برای هر آدمی هر اتفاقی بیوفته
مرگ و زندگی قبل این دست خدا بوده بقیه شم دست خداست
پس فکر الکی نکن ، آدم از صبح تا شب هزار تا بلا از سرش دفع میشه خودشم نمیفهمه ، بخوای اینجوری فکر کنی دیوونه میشی
مگه باباش بیخیاله ؟ یا خونه مادرشوهر تنها می مونه بدون حضور شما یا پدرش ؟
حق داری باباها بی خیالن شهرم که شلوغ پر خطر
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
8 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
