الانم دارم با گریه مینویسم حالم از خودم بهم میخوره
خستم از زندگیم
تا کی قراره صبر کنم
بسته دیگه مگه خدا منو نمیبینه
از نظر ظاهری از دوستام کم ندارم
چرا اینجور موندم
دیگه همه دارن بهم میگن غیر مستقیم ترشیده
با رلمم کات کردم
البته خودش نخاست بهونه اورد تموم کردیم
دیگه خستممم
الانم با بابام دعوام شد
دیگه دوست ندارم تو خونه بمونم
درسمم تموم شده
خدایا نمیبینی حالم بده؟؟؟
چقد گریه کنم چقد معده درد بکشم
اه