2777
2789
عنوان

دیشب عروسی بودم بیاین تعریف کنم

1501 بازدید | 64 پست

بزرگ ترین و بهترین و با کلاس ترین و گرون ترین تالار رو گرفته بودن چون تقریبا فامیل نزدیک بود می دونم قیمت چند شده بود نفری 2 و نیم هر مهمون مهمون هم خیلی داشتن بعد ما که خیلی فامیلی نزدیک داشتیم مامانم دوماد زنگ زد گفت مامان و بابام با خواهر بزرگم و شوهرش خواهر وسطیم و شوهرش گفت اگه هرکدوم از اون ها میومدن من برم خواهر سوميم هم اصلا دعوت نکردن با این باید هممون دعوت می کردن چون نزدیک بودیم همین قدر بگم که پدر عروس پسر عموم می شد 

حالا ادامش رو منی نویسم بخونین 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

منم عروسیم بزرگ خانواده و یکی از بچه ها که از همه بزرگتر بود و دعوت کرده بودم.دوست نداشتم زیاد باشن و هزینه هم برامون سنگین بود

آنچه را که خدا برای تو کنار گذاشته است، سهم هیچ‌کس دیگری نمی‌شود🌱

بعد مامان دوماد گفت کلا 6 نفر برای شما نوشتیم من ناراحت شدم گفتم این چه مدل دعوت کردنه من نمیام از همه اسرار برو من گفتم نمیرم روز بعد زنگ زد دوباره اسم پسر عموم رو گفت بعد گفت که گفته نزدیک ها رو همه رو دعوت کن بعد مامانم گفت خواهر سوميم نمیاد اسم منم گفت، گفت نمیرم اسرار که نه باید بیان و فلان شماره خواهرم گرفت گفت خودم زنگ بزنم بهشون مامانمم داد خواهرم گفته بود نه چون ما با فامیل پدریم مشکل داریم و کم رفت و آمد داریم خواهر وسطیم هم شوهرش مسافرت هست گفت حالا که شوهرم نیست منم نمیام 

ادامه دارد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز