یک هفته خونه ما بودن من بهترین غذاهارو درست میکردم براشون وخیلی بهشون احترام میزاشتم که ناراحت چیزی نشن در کل من یه مقدار وسواس هم دارم رفتن حموم مادر شوهرم وقتی اومدن همه چی نامرتب بود من رفتم شستم ومرتب کردم خودمم یه دوش گرفتم اومدم بیرون حالا امروز زنگ زده میگه تو ناراحت بودی اومدیم خونت میرفتیم دستشویی یا حموم فورا میرفت میشستی مگه ما کثیف بودیم
حتما جوری رفتار کردی دلشو شکوندی
خب بعد که رفت میشستی واقعا زشت بوده کارتون.
😐 کارت زشت بود میذاشتی میرفتن بعدش میرفتی خب
استارتر میزاشتی مادرشوهرت می رفت بعد می رفتی می شستی ، تو رفتن اون هم خودت حموم نمی رفتی ، منم بودم ناراحت میشدم
چیزی نباید بگی.. دفعه بد تو این مورد جوری رفتار کنی که به کسی بر نخوره
به دل نگیر سعی کن با ملایمت باهاش حرف بزنی بگو نه مامان من خودم وسواس دارم
خب حتما بالافاصله پشتشون میرفتی تمیز میکردی اونا هم بهشون برخورده.
خوب میزاشتی از خونت رفتن کلا خونه تمیز میکردی منم بودم اون فکر میکردم
بگو اينطور نيست اشتباه فكر ميكنيد
هرچي گفت بگو اين برداشت شماست و اين جور نيست و شما اشتباه كرديد.
بهانه شه
اگه مغذب شده بود يه هفته نميموند خونه ات!
نباید بلافاصله میرفتی . شمام بودی بهت برمیخورد.
حالا برفرضم که بهترین غذارو هم درست کرده باشی ، ولی با رفتارت خرابش کردی عزبزم .
ادم واسه شکمش که جایی نمیره
اخه یه روز نبودن خونمون یه هفته بودن بعد تمام لیف ها صابونها ریخته بود مرتب نکرده بود
تو این زمونه خوبی به کسی نیومده هزار و یه زحمت بکشی اگه یه جا یه کاری کنی همه اون زحمات به فنا میره
حق داشته مادرشوهرت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
