2777
2789
عنوان

از آبرو ریزی بچه هاتون تو مهمونیا یا جلو بقیه بگین بخندیم😂😂

| مشاهده متن کامل بحث + 1330 بازدید | 46 پست
یه بار خواهرم بچه بود سه سالش اینا میشد مامانبزرگم (مامان بابام) با عمه هام و اینا خونمون شام دعوت ب ...

چون مامانت تاکید کرده نگین گفته😂😂😂

سمندون با موهای رنگ شده در دنیای موازی؛لطفا کامنت هامو با لحن تصویر پروفایلم تصور کنین تاثیر گذارتره

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اول بگم سمت ما"شهر آستارا" رسمه کوکو گردو همراه با مرغ لَوَنگی برای مهمان درست میکنیم که کاربرا ایراد نگیرن ازم پسرمو بکشی!لب به کو کو نمیزنه منم کوکویی که درست میکنم پر از مغز گردو بعد یه جا دعوت بودیم منو شوهرمم معذب نشسته بودیم سره سفره خانومه با مرغ لَوَنگی کوکو سبزی هم درست کرده بود زیاد گردو نداشت 

بعد هی پسرم میگفت کوکو بدین بمن کوکو هاش خیلی خوشمزه ست به به به به هنوزکه هنوزه بعده ۳سال تا اون خانوم رو یه جا میبینه شروع میکنه به تعریف و تمجید از اون کوکوی گردو جالبه پسرم اونموقع همش ۳سالش بود بعداز گذشت۴سال از یادش نمیره منم هربار که اسم اون کوکو میاد😤😤😤😤

والا خودم 

رفته بودیم عید دیدنی 

ظرف آجیل جلوم بود 

نمیدونم چرا یه دستمال کاغذی برداشتم بعد همه آجیل های مورد علاقمو دونه دونه جمع میکردم توی این میذاشتم 

هیچکسم حواسش بهم نبود 

لحظه ای می‌خواستیم بریم با ریلکسی تمام دستمال کاغذی رو به هم دادم که بذارم تو جیبم یهو صاحب خونه فهمیدن😁و انقدم آدمای گلی بودن که رفتن یه پلاستیک آوردن همه اجیلا رو ریختن توش و دادن دستم😁چون داشتیم سفر هم می‌رفتیم گفتن تو راه بخورین حالا مامانم صورتشو چنگ مینداخت ولی بابام غش غش می‌خندید 

جالبه همونا رو خونه خودمونم داشتیم و خورده بودم😁ولی اونجا جذاب تر بودن برام 

بعدم که مامانم پرسید چرا اینکارو کردی گفتم خب آخه فکر کردم چیزایی که دوست دارم و همه رو برای من آوردن باید همراه خودم بیارم 😁😁

رفته بودیم کوه دامادمون با پسرش رفت دوری زد و اومد یهو پسرش گفت وای بابام جیش کرد دودولش انقد بود(با ...

😂😂😂😂😂💔

^===خوشبختی چون سرابی دور دست .‌.و دل دریغ؛از نوری در این سیاهی ....این بغض سنگین -__- این خستگی مفرط ---این حس تهی ؛؛ همه و همه ؛ داستانی ست  که هرگز به پایان نمیرسد ===^

پسر من حاضر جوابه چنان جواب ادمارو میده خودمم میمونم توش

برای بعضیا تعریف میکنم باورشون نمیشه ک واقعا ی بچه پنج ساله اینارو گفته

حمید مرادی ⛰️🖤 چیاکو یوسفی نژاد🏕🖤 خبات امینی 🏞 🖤👋به کوردی ده‌ژیم به کوردی دمرم به کوردی ده‌یدم وه‌لامی قبرم به کوردی دیسان زیندو دبموه له‌و دونیایش بو کورد تی هه‌ل ده‌چمه‌وه

رفته بودیم کوه دامادمون با پسرش رفت دوری زد و اومد یهو پسرش گفت وای بابام جیش کرد دودولش انقد بود(با ...

پس کو ؟ میگفتن بچه محرم اسرار پدر و مادره💔😂😂

^===خوشبختی چون سرابی دور دست .‌.و دل دریغ؛از نوری در این سیاهی ....این بغض سنگین -__- این خستگی مفرط ---این حس تهی ؛؛ همه و همه ؛ داستانی ست  که هرگز به پایان نمیرسد ===^

رفته بودیم کوه دامادمون با پسرش رفت دوری زد و اومد یهو پسرش گفت وای بابام جیش کرد دودولش انقد بود(با ...

خدایا     بیچاره  باباش اون لحظه

برای رسیدن به هدفهاتوند فقط  فقط روی پاهای خودتون  وایسید چون.باپآهای.دیگران.نمیتونید.راه.برید .تلاش.کنید.حتما.بهش.میرسید.مطمین.باشید.چون من این کارو کردم 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز