دختر عمم همسایه روبه رو خونمون هست خسته شدم از دستش فکر میکنه من تاکسی خانم هستم همش میگه من فلان جا ببر.دخترم کلاس زبان ببر منم تو رودربایسی میبرمش.به نظرتون چی بهش بگم دست ازسرم برداره به خدا جرأت نمیکنم ماشین از تو پارکینگ بیارم بیرون.شوهرمم میگه من راضی نیستم جایی ببریش تو رو خدا هر کی راه کاری داره بهم بگه