شما از شغلتون راضی هستین؟چطور بین شغل و کارای شخصیتون تعادل ایجاد میکنید
خصوصا مامانا
من امروز وااااااقعا خسته شدم خیلی شلوغ بود
مدتی هست اومدم مرکز اوتیسم دلم میخواست گریه کنم
خیلی خیلی کار با بچه ها سخته
مشکل مالی دارم مجبورم دوجا کار کنم فعلا
چیکار کنم روانم آسیب نبینه
خیلی خیلی خسته شدم
دوجا کاری واقعا سخته درک میکنم
خداقوت من همین یه شیفتو به خدا میرسم
من هم مشکل مالی داشتم
هم مشکل بی اعتمادی شوهرم
تو خونه کاردستی درست میکنم
شکسته بندی میکنم خدارو شکر درآمدم خیلی خوبه حداقل یک باری از رو دوش شوهرم برداشتم و بهم افتخار میکنه
از کارت لذت ببر،حس خوب داشته باش که داری به بچه های بی پناه کمک میکنی،برای سرکارت خوراکی هایی که دوست داری از قبل بذار تو کیفت که انگیزه داشته باشی،من اینکارمیکنم،اصلا صبا به خاطر کیک و قهوه میام سرکار
روزایی که شیفت سنگین دارم 70درصد تایمم رو به کار اختصاص میدم
و همون روز رو به استراحت میگذرونم
کار دیگه سخته برام
عزیزم خدا قوت بده بهت
همین که دوتا کارو باهم هندل میکنی ده هیچ از بقیه جلوتری
این خسته شدنا و غر زدنا هم طبیعیه
پیشنهاد من اینه که بعد از کارت مستقیم بریم باشگاه
شاید فکر کنی خسته ای ولی انرژی ای که از ورزش میگیری تورو سرحال نگه میداره
دقیقا کاری که من انجام میدم
خدا قوت عزیزم منکه با این یه شغل و خونه و بچه داری کم میارم چه برسه به شما مشکل مالی هم که باشه دیگه هیهات انشالله خدا نیروی زیادی بهت بده
هیچ راهی برای ایجاد کردن تعادل وجود نداره ده ساله ازدواج کردم و شاغلم و ده ساله که خستم، گاهی شوهرم شوخی میکنه میگه یه زن دیگه بگیرم بیاد خونه کمک دستت فقط میخندم اما نمیدونه زیادم بی میل نیستم به این کارش🤣🤣🤣
