2777
2789
عنوان

گیر دادن به شوهر کردن من

145 بازدید | 7 پست

براش قبلا هم تاپیک زدم اما منتشر نشد 

من خانواده پدریم( مادر بزرگم) افتخارش اینه دختراشو تو دوازده سالگی داده به مردی که ده پونزده سال از دخترش بزرگتره و همه شون به جز یکی مردن( بهتر بگیم دق کردن) 

الان گیر داده به من 

فک کن من موهام خیلی کوتاهه از پسرام کوتاه تره و هر ماه دو بار کوتاه میکنم

هر وقت منو میبینه اینجوریه که 

شوهرت مو بلند دوست داره. باید موهاتو بلند کنی. پیش من بودی سریع شوهرت میدادم. شوهرت ادمت میکنه 

و منم همیشه جوابشو دادم اما ولم نمیکنه خسته شدم 

هی میگه داری میترشی و شوهر کنو

هر جا میره هی میخواد منو معرفی کنه 

به خدا من کم خواستگارم ندارم شمارش از دستم در رفته 

یه بار که مامانمم جواب رد داده بود به خواستگار بهشگفته بود

یعنی خودشو کشت که چرا جواب رد دادی

ولمون نمیکنه

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

حیف که سنش بهت نمیخوره بزرگتره من بودم میگفتم من مثل بعضی ها نیستم که شب نتونم بدون مرد سرمو رو بالش ...

فک کن مادر مادربزرگم خوب رفتیم عید دیدنی گفته زوده ازدواج کنی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز