دوستم با مدرک دیپلم با یه پسر مهندس ازدواج کرد
گوشی نداشت براش گوشی خرید ، حتی قبل عقد نیم ست خرید که روز عقد نگند خود عروس طلا نداره ، کسی که تا حالا از استان خارج نشده بود شوهرش همه جا مسافرت بردش ، ماشین الان زیر پاش گذاشته ، آشپزی هم نمیکنه الان ۷ ساله ازدواج کرده ، میگفت جای وسایل پذیرایی ازم پرسید و گفت بهم بگو تا مهمان میاد من پذیرایی کنم تا شما حاضر میشی ، تشویقش می کرد برای کلاس که برو کلاس زبان ، دوستم می گفت نه ،شوهرش میگفته خودم میام سر کلاس باهات میشینم ولی دوست نداشت و کلاس موسیقی رفت ، برای کفش رو فرشی ۳ تا شهر را با هم رفتند کفش هاشو دیدند شوهرش خیلی باحوصله و صبوره ، تو حاملیگیش ویار داشت ، شوهرش از سر کار میومد نوبت دکتر می گرفت و نزدیکای نوبتش که میشد می رفت دنبال خانمش و اکثر روزهای حاملگی خونه مامانش بود و هر چیزی هوس می کرد شوهرش می خرید ، شوهرش خیلی خوبه ان شاا... من و شما هم همسر خوب وارد زندگیمون بشه