2777
2789
عنوان

داستان بی آبرویی دوستم 😔

934 بازدید | 45 پست

یکهو یادش افتادم خیلی ناراحت شدم تصمیم گرفتم بنویسمش  😢

تایپ کردم امادس تو سه پارت براتون میزارم 

هستین بزارم؟ 


لایکارو نگاه نمیکنم. تعلیقی چندمه نمیدونم فقط بدونین قدیمی ام .فمنیست منطقی. همون دختر بوکسوره 🥊که خالق هنر روی کاغذه 🎨🖌 البته هنر روی کاغذ فقط نقاشی نیست نویسندگی هم هست 📖✒️ ، عاشق اشپزی ولی فقط برای خودش. من همونم که همه کاره ام ولی هیچکاره ام😂

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

الان یادش افتادم دلم گرفت 😢 اون زمان که مدرسه میرفتم سال اخر دبیرستان یه دوستی داشتم خیلی درسش خوب بود خودشم دختر خیلی خوبی بود هممون موافق بودیم که یه کاره ای میشه لباسای معمولی میپوشید تغذیه میاورد و تو دار بود فکر نمیکردیم وضعش بد باشه میخورد معمولی باشه عین اکثرمون اخرای سال تو اسفند یه روز که اومدم مدرسه دیدم همه دارن در گوشی پچ پچ میکنن و یک کلاغ چهل کلاغ یه چیزیو نشر میدن اون دوستم هنوز نیومده بود رفتم تو کلاس کیفمو گذاشتم با خنده از بچه ها پرسیدم قضیه چیه نکنه یکی حامله شده😂 که یکیشون گفت نه مگه نفهمیدی میگن سارا(یه اسم مستعار برا دوستم) رفته بوده خونه فاطیما اینا (هم کلاسمون بود توی شعبه دیگه) منم تعجب کردم اخه باهم دوست نبودن زیاد پرسیدم رفتن درس بخونن؟ گفت :


لایکارو نگاه نمیکنم. تعلیقی چندمه نمیدونم فقط بدونین قدیمی ام .فمنیست منطقی. همون دختر بوکسوره 🥊که خالق هنر روی کاغذه 🎨🖌 البته هنر روی کاغذ فقط نقاشی نیست نویسندگی هم هست 📖✒️ ، عاشق اشپزی ولی فقط برای خودش. من همونم که همه کاره ام ولی هیچکاره ام😂

چون جدید زدم کاربری رو یکم طول میده نی نی سایت تا مطلبو تایید و منتشر کنه پوفففف

لایکارو نگاه نمیکنم. تعلیقی چندمه نمیدونم فقط بدونین قدیمی ام .فمنیست منطقی. همون دختر بوکسوره 🥊که خالق هنر روی کاغذه 🎨🖌 البته هنر روی کاغذ فقط نقاشی نیست نویسندگی هم هست 📖✒️ ، عاشق اشپزی ولی فقط برای خودش. من همونم که همه کاره ام ولی هیچکاره ام😂

پارت دوم:

نه بابا درس چی فاطیما میگه سارا رفته بوده خونشون کلفتی 

خیلی ناراحت شدم گفتم کلفت عمته 

گفت من که نمیگم فاطیما میگه که مامانش کارگر گرفته سارا رفته بوده خونشونو تمیز کنه صداها از گوشه کنار میومد 

اخی بیچاره

ینی فقیره؟ 

ینی توالتم میشوره؟ 

اَه چندشه حالمو بهم زدی

وای من دیروز بش دست زدم باید با وایتکس بشورم دستمو

و قه قهه میزدن برام سخت بود مزخرفاتشونو گوش کنم خداروشکر کردم خودش نیست بشنوه بهشون گفتم خفه شین و رو برگردوندم که برم بیرون دیدم سارا کیف به دوش در کلاس وایساده اشک تو چشاش حلقه زده بود کیفشو همونجا انداخت زمین و دووید منم دنبالش رفتم رفت طبقه بالا در کلاس فاطیما وایساده بود یقشو گرفت گفت مگه نگفتم نگو مگه التماست نکردم که نگو با اشک و داد سرش داد میزد فاطیما هم حلش میداد و میگف به من دست نزن قربتی دلم خاسته گفتم 

اونجا بود که فهمیدم راسته 

لایکارو نگاه نمیکنم. تعلیقی چندمه نمیدونم فقط بدونین قدیمی ام .فمنیست منطقی. همون دختر بوکسوره 🥊که خالق هنر روی کاغذه 🎨🖌 البته هنر روی کاغذ فقط نقاشی نیست نویسندگی هم هست 📖✒️ ، عاشق اشپزی ولی فقط برای خودش. من همونم که همه کاره ام ولی هیچکاره ام😂

نیستینا

لایکارو نگاه نمیکنم. تعلیقی چندمه نمیدونم فقط بدونین قدیمی ام .فمنیست منطقی. همون دختر بوکسوره 🥊که خالق هنر روی کاغذه 🎨🖌 البته هنر روی کاغذ فقط نقاشی نیست نویسندگی هم هست 📖✒️ ، عاشق اشپزی ولی فقط برای خودش. من همونم که همه کاره ام ولی هیچکاره ام😂

وای چقد دلم سوخت

منم یه مدت تو باشگاه کار میکردم بهم پیشنهاد میدادن بیا خونه تمیز کن💔

 نام کاربریم واسه زمانیه ک از افسردگی نجات پیدا کرده بودم،الان باز برگشتم ب روال قبل و قوی نیسم...

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792