لطفاااا بیایین کمکم کنین لطفاااااااااااااااا

ی مدته باهاش ارتباط داریم دوباره با این دختره ک قبلا جدت شده بودیم

چند روز پیش من زنگ این دختره زدم ک ما میخواییم بریم فلان جا بیا توام چون بهم گفته بود دلش تنگ شده برای روزا قدیم و اینا من مگفته بودم دوباره میریم و اینا بهش گفتم

این دختره ک باهاش ارتباط نداشتیم وقتی جواب داد بهم گفت نمیتونه بیاد

بهم گفت نمیتونه بیاد چون داره خونه تمیز میکنه و در حال اشپزیه برا فردا

من اول نفهمیدم فردا منظورش چیه فک کردم میخواد با اون یکی دوستاش بره بیرون 

کلی ازم عذر خواهی کرد خیلییییی و گف میترسم گفتم نمیتونم دوباره بهم نگی و اینا

من اولش اوکی بودم و گفتم حالا اوکیه انقد شرمنده شده احتمالا کارش واجبه

یهو بعد بعد نیم ساعت ویس داد بهم 

بهم گفت ک میدونی گفتم بهت بگم یوقت ناراحت نصی بگی غذا درس کردن مگه انقد واجبه ک نیام

فردا (همین کاپلی ک میگم اسماشونو گفت یهو تو ویس و دو نفر دیگه قراره بیان شام خونه من دارم براشون تدارک میبینم)

بعد من جا خوردم خیلیییی چون ما خیلی وقت بود با این شخص ارتباطی نداشتیم همگی

یهو این وسط چیشده ک ما دعوت نبودیم اینا بودن در صورتی ک من این دختره رو یبار براش غذا بردم یبار بیرون بودم بعد از مدتها ک باهاش بهش گفتم بریم بالا یکم صحبت کنیم و ازش ی پذیرایی ریز کردم 

حالا این اومده تو ویس تو روی من میگه من اونارو دعوت کردم اخه چه کار بی ادبیه ک حتی بهم ی تعارف نزد میدونین یجورایی اکیپو جدا کرده با این کارش

جالبه من دوستی من و این خیلی بیتشر از این و اون دختره ک پارتنرش دوسش نداره بوده و عملا این دوتا تازه دوس شدن

اخه فکرشو بکنین با ادمی ک دیگه ارتباطی ندارین و اکیپی ک خیلی همه جا پیش هم بودین یهو این این ادم بیاد بگه اینارو دعوت کردم ولی تو رو نه منظور 

من هنوزم موندم ک خب منو دعوت نکردی چرا تو روم گفتی اخه

لطفا گوش کنین قضیه این تموم نمیشه حرفم چیز دیگه ایه

علاوه بر من نامزدمم یجوری شد وقتی شنید

در حالیکه شخصیت نامزد من اص اینجوریه ک ب ندرت سر این چیزا ناراحت شه و براش مهم نیس

ناگفته نمونه اون دو نفر دیگه ک گفتم فقط ینفرش کلا از اکیپ ما نیس و اسمش سارا هس هم کلاسیه فقط و ماها زیاد ازش خوشمون نمیاد خیلی ادم ول و کلا معلوم نیس اصن چیه حالا ب اون ندارم 

ما وقتی شنیدیم ویسشو نامزدمم پیشم بود علاوه بر ناراحتی گفتیم سارا ب این جمع چه ربطی داره

یعنی ببینیو اصلا ربط سارا ب این جمع مثل ربط پیتزا به کله پاچس😐

ولی اون دختر که پارتنرش دوسش نداره (الناز) با سارا ارتباط خانوادگی دارن و از قبل همو میشناختن و اینا ولی من نمبدونم دوستشون در چه حده در حدی ک تازه فهمیدم اینا ارتباط خانوادگی دارن چون الناز کلا با کسی گرم نمیگیره زیاد کلا معلوم نیس از چیه علتش حس میکنم از اینه ک براش حدیده همه چی نمیدونم

ایم دختر ک تازه دوباره ارتباط داریم باهاش ( ملیسا) اصن ارتفاط خاصی با سارا نداره

و ملیسا خیلی دختر ساده و اینجوریه ک دوس داره همه باهم دوست بمونن و مشکلی پیش نیاد و اینا طبق شناختم ازش 

ولی اینکه ملیسا همچین کاری کرد ک تو ویسش ب من گف اونا دعوتن خونم هنوز برام عجیبه

حالا این وسط پسره دوست صمیمی نامزدم راجب این دعوت ب نامزدم گفته خبر نداشته دعوت شده الناز یهو بهش گفته و این حرفا

ک بنظرم داره ی چیزیو پنهون میکنه و یا دروغ سرهم کرده

این ادم خیلی دوس داره خودشو همه جا نشون بده و بشدت ادم حسود و پاچه خوار و دورو و ایناس 

حتی خیلی سواستفاده گر هست حتی نسبت ب نامزدم ک مثل برادر بودن هم دنبال فرصته ک تخریبش کنه و بگه خوب جمع منم