الا یا ایها المعشوق ، طلب کن لحظه ای مارا
الا سلطان منم معیوب، تو چون بردی دل مارا
الا یا سید العطشان، تو جان و جملگی بی جان
الا روحی الا نفسی، لنفسک اَلطَقَت نفسی
من آن زخم پریشانم، که جز مرهم دوایی نیست
من آن درمانده بیمارم، که جز لطفت صفایی نیست
همان ویران، همان گریان، همان شبگرد سرگردان
همان شبگرد سرگردان.....