وآیینی اره چقد خاطره دارم باهاش حیففف چن باز هم من خودم اومدم جلو بعد یه دو هفته دوباره رفت
تقریبا هر با که ما حرف میزنیم من پا قدم میشدم من همیشه براش صد بودم ولی اون کلا نمیخواست باهم باشیم و همیشه حسرت اینکه چه دوستی قشنگی میشد قراره تا آخر این زندگی مسخره بمونه