میگه خواستی خودت بری برو. بچه ها هم اوه خواستن باهات بیان نخواستنم بمونن پیش خودم.
از پسر 4ساله ی داداشم عصبانی بود. همش با مشت میزنه به دخترام، حرف زشت میزنه،گوشه روسری رو تابوند زد تو چشم دخترم، سرش رو کوبید توی سر اون دخترم،
دلم شکست ولی چه کنم بهشون حق میدم.
همسرم میگه من نمیتونم ببینم یکی بچه هام رو میزنه و سکوت کنم، نمیتونم هم حرفی بزنم که یه موقع بی احترامی به خانوادتون میشه. پس نمیام راحت ترم. 😭😭😭😭