سلام دوستان
میخوام از تجربه و پروسه های طلاق برام بگین
من یک سال و نیمه عروسی کردم
شوهرم یه اخلاقای خاص و بدی داره که با اونا کنار اومدم
ولی یه مورد هست این آقا اصلا کار کردن براش سخته
الان دم عیدی ۳ ماهه خونه خوابیده بهش میگم حداقل برو اسنپ دادو بیدارند میکنه بهم میگه ذاتت خرابه هر چی از دهنش درمیاد بهم میگه
هر جی طلا داشتم فروخته طلایی که بابام و مادربزرگم خریده
چند ماه پیش بابام برام یه گوشواره گرفت میگه اونم بفروشم
بهش گفتم اون یادگاریه دلم نمیاد هر چی از دهنش درمیاد میگه بهم
نمیدونم واقعا چیکار کنم نفسم از دستش بالا نمیاد
آرزوی مرگ دارم بخدا
ینی من چون گوشوارمو ندادم بد ذاتم بعد اون که خونه میخوابه چی
اصلا وظیفه ی مرد کار کردن نیست
میشه راهنماییم کنید کسی نیست باهاش حرف بزنم مشاوره بگیرم
بخدا با این رفتاراش و حرفاش دلمو زده آرزومه طلاق بگیرم ازش