سلام
خانوما يه سوال داشتم
من واقعا از شوهرم بدم اومده
از بدرفتارياش بى احترامياش از بى حرمتاهاش نسبت به من و خانواده م
خيلى دلم شكسته
من اين مدت مريض بودم از شهرستان تنها ميرفتم شهر ديگه
همه از منشی و دکتر تا فامیلا به روم میاوردن و میپرسیدن شوهرت کجاس ؟!
دیشب خونه مامانم بودیم کلی زحمت کشیده بود افطاری و سحری درست کرده بود
من بابام مریضه شب که میشه حالش بد میشه باید استراحت کنه نمیتونه پیشمون بشینه
شوهر بی درک من میگه خانواده ت به من بی احترامی میکنن سر یه چیزی بحثمون شد یسر بچه رو بردم دستشویی برگشتم دیدم بی خداحافظی با بی احترامی گذاشت رفت زنگ زدم پشت تلفن نعره و داد و بیداد که دیگه پامو تو خونتون نمیذارم
مامانم شنید آبروم رفت
همیشه پیش خانواده خودش و خانواده ی من خوردم میکنه😞
امروز من هشت ساعت تو راه بودم تنها رفتم دکتر و برگشتم
اقا با رفیقاش رفته باغ
همیشه همینه ! تو بدترین شرایط جسمی دو تا بچه رو میندازه سرم و میره مهمونی