من همیشه احساس تنهایی میکردم دوران مجردی .
الانم که عقدم بازم دلم میگیره و حس تنهایی بهم دست میده ( البته نه هميشه )
شوهرم خوبه
بعضی وقتا میگم چرا ازدواج کردم ولی چند ثانیه بعدش میگم اگه همینم نبود ، هیشکی منو نمیگرفت
خواستگارای زیاااادی داشتم همشهری و غیرهمشهری ، سن پایین و بالا، مجرد یا مطلقه ، پولدار و وضع متوسط، اما بازم همه میدیدن و میرفتن
تا زمانی که سنم رفت بالا و همین یه نفر اوکی داد ،
ازدواجمون سنتیه
نمیدونم گاهی وقتا پشیمون میشم
گاهی وقتا میگم کاشکی وام زود دربیاد عروسی بگیریم
دلم غمگینه....