2777
2789
عنوان

پدر شوهر بی شعور من 😩

178 بازدید | 5 پست

سلام دوستان ، میشه خواهرانه راهنماییم کنید ، من یازده ساله ازدواج کردم و وقتی سال دوم دانشگام بودم عروسی کردیم و سال بعدش بچه دار شدیم با تمام سختی لیسانسمو گرفتم اما شرایط مانع کار کردنم شد و خودمو وقف شوهرم و بچم کردم ،همون اول پدر شوهرم یه واحد بهمون داد زندگی کنیم و هر وقت مستقل خواستیم بشیم بریم از اینجا اما شرایط اقتصادی نذاشته خونه دار بشیم و مستأجری هم شوهرم راضی نیس بریم مشکلم اینه طبقه ی بالای من منزل پدرشوهرم که سال ها بیخ گوشم کلی توهین و تحقیرم کرد ،😔 شوهرم می‌گفت بابام مریضه از اول اینجوری بوده نمیتونم جلوش وایستادم فقط میتونم رفت و امدم کم کنم ، از توهین هاش بخام بگم روی من اسم حیوان میزاره مثل شتر و خرس و اژدها! اوایل اخم میکردم و قهر و یکی دوهفته تکرار نمیکرد اما دوباره شروع میکرد! 😠هرجا میرفتم سوال جوابم میکرد! راجع به خونه داری بچه داری و همه چی نظر و انتقاد داشت یعنی میتونم بگم انگار یه مادرشوهر قدیمیه در جسم یک مرد گنده! مادرشوهرم اصن اینجوری نیست اما این یه موجود عجیبه ! 🤦🏻‍♀️چقدر خواستم با محبت بهش نزدیک شم بلکه دیگه منو حقیر نکنه ، توی اوج کرونا رفتم همراه بیمارستان خواهر شوهرم شدم ، پرستاری برادر شوهر مجردم هم کردم وقتی پدرمادرش شهرستان بودن شام و ناهار دادم بهش اما انگار وظیفه شد نه محبت! پسرعموی شوهرم جوان مرگ شد چقدر توی مراسما با بچه ی شیرخواره رفتم کنارشون براشون صبحانه ناهار شام میپختم تا مرحم دردشون باشم اما دایی خودم که جوان مرگ شد هیچکدومشون هیچ مراسمی نیومدن کنارم نبودن 😭😭😭 . تااااا اینکه دیگه شیش ماه پیش صبرم سر اومد و با آخرین تحقیر پدر شوهرم کلن قطع رابطه کردم ، چون پا گذاشت روی خط قرمزم ، جلوی دخترم و پشت سر من کلی دری وری گفته بود به دخترم گفته بود مامانت بی عرضه و احمقه عرضه نداره حیاطشو بشوره عین یه تیکه گوشت نشسته خونه باید بندازیمش جلو سگا بخورنش!! و دل دخترم شکسته بود از این حرفاش فقط ۹ سالشه ، دخترمم اینا رو اومد بهم گفت و من از ته دل زجه میزدم از این همه بی رحمی و دیگه به خودم قول دادم هیچوقت هیچ لطفی بهش نکنم و رفت و آمد نکنم ، بعد از این جریان عموی شوهرم مرد ختم نرفتم عمش مرد نرفتم حتی تسلیت هم نگفتم اما واقعاً توی یه آپارتمان سخته حتی دلم نمیخاد صداشونو بشنوم درسته اصن نمیبینمشون و نمیرم اما اینجور زندگی کردن سخته واقعاً 😔😔

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم مثل شما تهش هم پدر شوهرت روزی فوت کنه میگن تو بد بودی نمیگن چقدر خوبی کردی گذشت کردی الان دیگه ص ...

بمیره راحت شم اصن مهم نیست ، حالا بعد از عید میخان مکه برن! من که حلالشون نمیکنم انشالله زیارتش قبول نباشه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز