همش با زنای مختلف دیدم ک‌چت میکنه هیچ دلش به زندگیش و زنش نیست با یک زنای اشغال شغالی م سرشون ب کلاشون نمی ارزه همیشه ام جلومون رسوا میشه بابام خستم کرده امکان نداشته گوشیشون بردارم چیزی ازش نبینم با هززززاراااان زن تا حالا دیدم ک‌چت های عاشقانه میکنه عمرش و سر این چیزا حروم کرد ول کن هم نیست ازش خسته شدم باز امروز تو گالریش عکس زن همسایمونو دیدم آخه اون اشغال چرا باید عکسش تو گوشیت باشه زن شوهر داره شوهرش دو تا زن گرفته پسر زنده هم معتاده دوماد زنم معتاد داغونن داغون زنده ام سرو گوشش می جنبه هر وقت ما میایم از خونه بیرون میاد ت کوچه باز ما بریم خونه هر روز ب یه بهانه ای میاد ت خونه چیکار کنم به نظرتون اعصابم بهم ریخت
