2777
2789
چیکار کنم من خواهر جان مگه گرونی میوه هم تقصیر منع تف به این روزگار تف به این زندگی

نه دیگه اگه بخوایم به گرونی نگاه کنیم نه باید چیزی بخوریم نه بپوشیم واسه مهمونم هیجی نیاریم چون همه چیز گرونه،البته شما میگی شوهرت درامدش خوبه 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

یکم خرش میکردی میگفتی نداره گناه داره ایننجوری ثواب میکنیم خدا هم بیشتر بهمون نگاه میکنه و از این حرفا.دیشبم بیشتر دون میکرده میدادی یه خورده هم شوهرت بریزه تو اون شکم صاب مرده شاید حسودیش شده

قبول نکرد که اون اصلا ۲ تا بوده میگفت اون کاسه بیشتر از ۲ تا بود دیشب میخواستم ۲ دون کنم تو همون ظرف ...

عی 

خاک بر سرش

اگه بچه نداری برو مهریه تو بذار اجرا تا همون باغها رو مجبور بشه بده بهت بعد بیاد التماس کنه دو تا انار بهش بدی 

شوهرت که قطعا خسیسه

ولی داداشتم خیلی پرروئه

که گفته طالبی بیار برام سیب نمیتونم بخورم😐

هیچوقت بخاطر داداشت با شوهرت درگیر نشو

همین داداش موقع تقسیم ارث و میراث برسه میشه اژدها هفت سر


مقصر بحث تو و شوهرت

شوهرت بوده

ولی کش نده

فقط 12 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
پرندگانی که در قفس به دنیا آمده اند….                                    پرواز را یک بیماری میدانند…🕊

ببین‌ گلم فقط دروغ نیگن زنها نمیتونن فامیل شوهر رو تحمل کنن. دروغه. یکیش شوهر من و تو. اصلا دوست ندارن خرج فامیل زن بکنن. شوهر من هرموقع نمی اومد خونه مامانم حالا به هر دلیل مامانم قابلمه پر میکرد براش. اونوقت به بار برای بابام غذا دادم مامانم برد فوری گفت چرا. 

چقدر خسیسه همسرت و جدای از این ، رفتار زشتش شاید به خاطر وضعیت مالی داداشتم باشه

بعصیا افکار درب و داغونی دارن توجه و احترام رو فقط مال اونایی میدونن که دست شون پره برو بیایی دارن و  هر کی نداشته باشه رو لایق احترام نمیدونن همسرت شاید از این تیپ ادماست

        🌺 وصیت نامه شهید سید سجاد خلیلی : خواهرم همه دعواها سر حجاب  توست ما پاکی تو را می خواهیم و آنها برهنگی تو را ،ما آزادی تو را می خواهیم از بند هوس ها و آنها برده جنسی برای لذت هاو تو خود انتخاب کن بانو....   . اللهم احفظ قاعدنا الامام خامنه ای 🤲 ایستاده در سمت درست تاریخ 🌿🌿🌿به لقمه و به نطفه ت شک کن اگر از تجاوز حرام زاده ها به وطن و یا شهادت عزیزان مون شادی ! 🐖...... ما رستم و ارش را شنیدیم و سلیمانی و حاجی زاده  را دیدیم 💕...       فردای منهای اسرائیل، خنده کودکان بلندترین صدا خواهد بود 🥺 🔴دختری  که افتخاری برای گفتن داشته باشه، نیازی نداره با نشون دادن بدن یا موی سرش خودشو قهرمان نشون بده . نمایش مغز ( توانمندیهای انسانی ) بسیار متمدنانه تر و انسانی تر از نمایش مو و اندام (نماد جنسیت ) هست ...   ... #نزدیکِ_صبح ✌🇵🇸🇮🇷

خوب الان چی بگیم؟ 

نهایت اینکه یه چیزی بیا که بحثتون نشه 

یا قبل از آوردن ازش م‌شورت بگیر مه بعد غر نزنه

شما که میدونستی غر میزنه یه پیاله انار و چند تا سیب و نارنگی می‌آورد 

بعد بهترین انار اینجا حدود 70 تا 100 هست چرا اونجا اینقدر گرونه


بعد چرا اینقدر بخاطر داداشت زندگیت را تلخ می کنی 

بخدا ارزش، نداره فردا روز همین داداش معلوم نیست با تو چه رفتاری کنه

اگه برن یه وعده غذا، خدا تومن از بیرون بخرن،میفهمن که چه خبره. تماام عمرمون پای گاز وایسادیم پخت و پز میکنیم که پول هدر ندن.

آسایش دوگیتی تفسیر این دوحرف است بادوستان مروت با دشمنان مدارا
شوهرت خسیسه داداشت نباید میگفت میوه چیز دیگه ای میخوام و خودتم اشتباه کردی فقط برا داداشت میوه بردی ...


بهتون حق میدم اینطور برداشت کنید چون شما که نمی‌دونید که


 به دخترم گفتم حالم خوب نیست نمیدونم چرا عطش دارم بیا اگه کار نداری انار دون کنم غروب دیشب همون کاسه بزرگ رو دخترم پر کرد تا کله بعد دخترم خودش اصلا لب نزد گفت آبمیوه گیررو بده من برای خودم آبشو در بیارم اینجوری خوشم نمیاد منم گفتم پس کمتر یه کم دون میکردی برای خودت میموند تو که نمی خواستی خودت بخوری 


بعد دوتا بزرگ مونده بود که دخترم گفت هر چقدر بشه بسمه مگه چقدر میخوام یا میتونم بخورم 

که شوهرم هم خونه بود و حرف های مارو میشنید نیم ساعت بعد پا شودرفت بیرون دو ساعت بعد اومد دیدم رفته بازار میوه فروشا خرید کرده بود دوباره یه پلاستیک هم انار گرفته بود 


که دخترم گفت ای ی ی وای ی ی این دوباره رفته انار گرفته خسته شدم دیگه به من نگی دون کن حالا میزاشتی تموم میشد بعد جاشو دوباره زود پر میکردی اونم گفت قربونت برم برای تو گرفتم یه موقعه کم نیاد میخوای آب در بیاری هرروز یه لیوان در بیاری بخور


بعد غروب با من نشست اون کاسه رو خورد بعد رفت بیرون

شب قبل نه شب قبل ترشم خودم پر کرده بودم خورده بود

اینطور بگم که اون کاسه دو روز درمیان یا یک روز در میان پر میشه خالی میشه


که بهش م گفتم دردت چیه تو دو ساعت پیش خوردی رفتی بیرون نمیر گفت خوردم که خوردم اون واسه مهمون زیاد بود کی به مهمون انقد انار میده 

باید نصف میکردی نصشو میدادی من 

بعد اینکه برادرم رفت دوباره آبشم درآورد از حرص من ولی خودش نخورد یه لیوان به زور داد به دخترم به لیوانم پر کرد گذاشت یخچال گفت فردا از مدرسه اومدی بخور


اگه نخورده بود حتماً حتماً براش میزاشتم پیش خودم گفتم این انقد خورده که  چشمش پر شده از چشمش افتاده نتونستم اینطوری ذاتش گرسنس 


نشنیدین میگن از نخورده بگیر بده به خورده 

چون اونی نخورده ،،، نخورده ست نمیدونه چیه ولی امان از خورده دنیا روهم بریزی جلوش باز چشمش نمیبینه 

اگرم یه موقعه بهش نرسه یا دیر و زود بشه به خاطره شکمش آبرو ریزی میکنه


يعني انار دون كردي آوردي فقط براي برادرت؟ خب اين كارم جالب نبوده كه


به یه نفر که همینو گفته بود جواب دادم ببخشید دوباره نمیتونم همه اونو بنویسم لطفاً بخونیدش همین بالایی باید باشه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792