چکار کردید ک کم شد شوهرم خیلی رفتم آمد داره بیشتر اوقات خونمون پر از آدمه منم گاهی همراهش میرم ولی اکثر اوقات حوصله ندارم نمی‌رم تنها می‌ره و چند روز بعدش کلی آدم میاد خونمون این وسط ی مشکل دیگه هست ک قیم میخوره رو پاکی اون مردا ولی من حس میکنم آدم درستی نیستن و خیره میشن بهم احساس بدی بهم دست میده اما تا حالا حرفی نزدند ک بخام ب شوهرم بگم
چیزی مصرف میکنن دور هم؟
ببین براش گاهی مثال بزن
بگو مثلا دو تا داداش،،یکی انقدر مهمون داری کرد و مهمون رفتنای الکی،هیچی نتونست سرمایه جمع کنه ،نه خونه نه زندگی آس و پاس
داداشش رفت امد معقول ،همه چی تونست بخره و ..
خودش کم میشه نگران نباش .زندگی که پیچیده تر میشه آدما خودشون خسته میشن از برو بیا.شما خودت تو برخورد حرمت بذار حریم رو حفط کن پوشش رو هم حفط کن کسی جرات نکنه بهت چپ نگاه کنه
اگه مهمونها فقط مرد هستن خونه نمون
یا از اتاق بیرون نیا
حق داری ، واقعا آدم معذب میشه مرد تنها میاد خونه آدم. باز اگر با زناشون بودن یه چیزی ...
بعدشم مهمونی اندازه داره ، والا من و شوهرم با خواهر و برادرا سالی یکبار عید به عید مهمونی داریم ، برادرام هم من رو سالی یکبار عید میگن.
پدر و مادرامون فصلی یکبار یعنی هر ۳ ماه یکبار میگیم در سال میشه ۴ بار
والا انقدر گرونی هست نمیرسه
ی مثالی هست میگه رفیق یا دنبال پولته یا ناموست
اگر شوهرت پولداره که میکنن ازش
اگرم نه که میان خونه دنبال ناموسش
وقتی که باشوهرت میری اونا چرا با زن هاشون نمیان ؟
خوش بحالت ما زیاد با فامیل ارتباط ندارم بیشتر با غریبه هستن اونا بچه کوچیک ندارن یا بچه مدرسه ای زناشون میرن خونه باباشون یا پدرشوهر براشون زیاد مهم نیست مرد بره خونشون ولی من میمونم خونه اکثرا از ناراحتی هم تخمام توهمه ک بفهمن خسته این اما انگار براشون مهم نیست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
