شانس مهمه ،برادرمن هشت ماهه عروسی کرده
یه پول خرده وریزی داشته مثل صد تومنی ،پنجاه تومنی ،طی این چندسال زندگی مجردی ،مامانم برمیداشت ،میگفت این قدر پول پیش من داری ،بعدعروسی گفت مامان چقدرپول پیشت داشتم بهم پس بده ،فکرکن کلا پنج تومن ،اونم نقد نداده مادرم ،صد تومنی پنجاه تومنی توجیبش بوده یا تواتاقش جامیزاشته ،اون پس گرفت هیچ ،دیگه نگفت مادر اون از پول مغازه برمیدارم حالانمیگم برای خودت ،انگارمثل پسر مردم پول دادم بهت ،حداقل از پول مغازه برمیدارم!نکرد
پول یه مغازه روپدرم فروخت ،قرار بود خرج وهزینه ها رو برداره ،بقیه روبین بقیه بچه ها ومادرم تقسیم کنه ،بهترین ها خرجها روکردبرای خانم وعروسی اما باز پول موند،اونم بالا کشید وگفت لازم دارم ،دعوا ومرافعه راه انداختن نداد حتی برای مادرم
اگه مستاجری بگو میخوام خورد خورد طلا بخرم ک بعد واسه خونه بفروشم ...مثلا جمع کن ماشین عوض کن
قرعه خونگی بزار و مدام رو مخ شوهرت برو ک باید کلی پس انداز کنیم تا فلان چیز رو بخریم...اونقدر بگو تا خود شوهرت خجالت بکشه و از اون پول نبره..جلو مادرشوهرتم بگو مستاحریم سر سال باید پول داشته باشیم تو فکر قرعه کشی هستم
چی لازم داری هرچی لازم داری بگیر،مبل،وسایل برقی و ...،ماشین دارین ؟یا اگه ماشینتون پرخرجه بشین تو گوشش بخون بگو طلا رشد داره کم کم بخریم تا با پولش ماشین بخریم یا عوضش کنیم ویا چمیدونم واسه خونه یا آینده بچه و...
حتما قرعه خونگیارو شرکت کن
مادرشوهرت شوهر نداره؟ چرا خرجاشونو شما باید بدید،
تا میتونی برا شوهرت خرج بتراش ،برو طلا بخر بگو پس انداز کنیم،تا نتونه ب مادرش پول بده
هماهنگ کن الکی‌بگو قرعه کشی‌با‌خواهرم چ میدونم مادرم کسی‌نوشتیم.
بعد مادرشوهرت اینارو دیدی وقتی تنهااایی شوهرت نیس‌بگو انقد خرج زیاده نمیرسه گوشن بخریم فلان چیز‌خراب‌شده تموم شده نمیرسونیم بگیریم.
ازونورم باشوهرت منطقی‌حرف‌بزن ک شما‌مرد خونه ی‌خودتی کمو کسریای جای‌دیگه رو اگگگرررررر‌واجب‌نیس لزومی‌نداره شما‌برطرف‌کنی
