مزاحمت مادرشوهر میشه بیاد همفکری بدید

من با پدر شوهرم که همسرشون خیلی سال قبل فوت شده داخل یک ساختمان هستم و همسرم هم به شدت به پدرشون وابسته هستند و دوست دارن تمام کارهای پدرشون رو خودشون انجام بدن تا خیالشون راحت باشه.

ولی نکته ای که هست مزاحمتی مطلقا برای من ندارن. من هم مثل شما شاغل هستم و برای کارهای خودم هم فرصت ندارم چه برسه یکی دیگه. پدرشوهرم هم مستخدم تمام وقت دارن و هیچ باری روی دوش من نیست

بنابر این در قسمت اول که همسرتون به مادرشون کمک می کنند نمی تونم ناراحتی شما رو درک کنم چون مادرشون هم هستن و اینکه بخوان بهشون رسیدگی کنن فقط به خودشون مربوطه 

ولی قسمت دوم کاملا حق با شما هست. چون قرار نیست شما جور بقیه رو بکشید و پیشنهاد می کنم بدون اینکه اسمی از خدمات همسرتون به مادرشون ببرید ( چون کسی همسرتون رو مجبور نکرده و خواسته خودشون هست) در مورد مزاحمتی که برای شما و زندگیتون دارن سر موضع خودتون باقی بمونید و این نارضایتی رو حتی به گوش بقیه هم برسونید که بخشی از این مشکل رو حل کنند. نمی تونن بیان خونه مادرشون مادر رو که می تونن ببرن پیش خودشون و چند وقتی مراقبشون باشن.

اا حالا مستقیم بخودش چیزی نگفتی؟

منکه خدایی اصلا صبرو تحمل ندارم کلا

میرم تو اتاق درو میبندم تا بره

اصلا کوتاه نیا تا کی قراره اینطور باشه 

قبل از فوت پدرشوهرم پدر خودم فوت شدن مامانم تنها بود مادربزرگ مادریمم تنها بود به مامانم میگفت بیا پیش من هر دومون از تنهایی دربیاییم 

مامانمم میرفت خونه مادربزرگم یه هفته میموند بعد این به من میگفت هیچ جا خونه خود آدم نمبشه موندم چطور بعضیا هفته هفته میرن اینور اونور 

بعد الان خودش شاید در هفته یه شب خونه خودش باشه 

یه کاری کن همسرت فکر نکنه با قهر و اخم میتونه کار خودش بکنه 

ایندفعه رو کوتاه نیا تا حساب کار دستشون بیاد

اصلا کوتاه نیا ک تا عمر داری باید باج بدی

اصلا ابدا و تحت هیچ شرایطی به کم محلی و سردی اهمیت نده نزار باج بگیره، محکم سر موضعت بمون

به این فکر کن که شاید خدای ناکرده بعد سالیانی همین چرخه برات اتفاق بیفته

خانواده منم همینن، پدرم سالها همه کارای مامانش رو گردن گرفته و الان م چندساله ۴ روز هفته رو بابام پیشش میمونه و ۳ روز دیگه رو بچهای دیگه،۱۳ تا هم بچه داره همه هم تو شهر خودشون ولی وقتی شونه خالی میکنن … همینا موقع ارث خودشون رو مساوی میدونن موقع کمک کردن میشه یکی میگه شوهرم نمیذاره یکی میگه زنم نمیذاره …و الان ۳۰ ساله ک بابای من‌ متاهله هنوزم همه بار مامانش رو دوششه از خرید گرفته تا ‌دکتر و شب پیشش بمونه…

چی بگم والا دیگه راهی نیست .خب مگه آپارتمان چشه..پسراش باهاش صحبت کنن راضی بشه.از امنیت آپارتمان بگن براش...بخدا همسایه ما ۸۰ رو رد کرده پیره زنه تنها زندگی می‌کنه بنده خدا به زور راه می‌ره..خونش دسته گل..