سلام ب همگی
من و شوهرم اختلاف داریم
اصلا باهم حرف نمیزنیم
ی پسر ۴سال ونیمه داریم ک خیلی ب پدرش وابستست.
شوهرم اصلا دوستم نداره و بخاطر اختلافاتمون و پیش رفتن تا طلاق و اینا از هم کیلومترها دور شدیم و فقط میره کار  و شب میاد خونه. ی دو ساعت تلویزیون نگا میکنه ومیخوابه فردامیره بازکار.
مشکل الانم اینه ک اخرهفته ها پنجشنبه جمعه ها)تعطیله.و این همیشه میخواد بره روستا پیش خانوادش ک ۲۰۰کیلومت ازمافاصله دارن.و همیشه هم میره. منم وقتایی خوب بودیم میرفتم ولی الانا اصلا خوب نیستیم
الاناهیچ ارتباطی نداشتیم تا اینکه الان از سرکارپیامداده بچه رو اماده کن ببرم ک درگیرنشیم.
خانوما اون فقط بخاطر این بچه بامنه
گفته بزرگ بشه ۷سالش بشه جدابشیم بهتره چون ما زندگی ای نداریم.
منم تقریبا هر هفته تعطیلات شوهرم کمیرسید سریع از خونه  با بچه میزدم بیرون تا نتونه ببرش و میرفت دیگه...
کلا لج و لجبازی..
با منم خوب نمیشه اصلا
نمیخواد کخوب بشه.وگرنه منم میرفتم.
تاپیکام هس کچجور ادمیه.... .
میخواد با بچه بره بگه فقط مادوتا بتهمخوبیم زنم تو زندگیم جایی نداره.
تقریبا همه میدونن ما باهم نمیسازیم
بگین چکارکنم
بدم راحت ببرش؟؟؟؟؟